رفتن حتمي آقاي جاويد به آلمان و تقاضا از آقاي ادوارد

درود بر شما

امروز خبرها حاكي از رفتن حتمي آقاي جاويد به آلمان است و ايشان از آقاي درخواستي دارند كه اميدوارم اگر آقاي ادوارد اين وبلاگ رو مشاهده ميكنند به اين نامه توجه بفرمايند نامه ايشان بدين مضمون است

درود بر همقطاران هم فكران و همپيمانان

همانطور كه عده اي در جريان هستن كه سفر من به آلمان قطعي است و البته شايعاتي در خصوص ماندن من در آلمان شده در اين خصوص بگويم من براي به راه افتادن هر چه بهتر در روند بهبودي جنبش به آنجا ميروم نه قصد ماندن در آنجا اما اگر بدانم كه ملت ايران با اين انديشه ها واقعا سر ناسازگاري دارن به هيچ وجه عقيده خود را تحميل نخواهم كرد و براي هميشه به آلمان خواهم رفت و در حزب راستگرايان افراطي آلمان( نئو نازي ها ) عضو خواهم شد عضوي كه منجر به شاخه براي ايران شود در هر حال اين شايعه ماندن من رو تكذيب ميكنم اما اگر منجر به تغييرات در روند كاري من پيش بيايد حتما خواهم رفت

اما درخواستي دارم از آقاي ادوارد مدير سابق شاخه اروپا جنبش نازي هاي ايران از ايشان تقاضا دارم ترتيبي دهند كه من ايشان را در آلمان ببينم زيرا مشتاقم كه از نزديك ايشان را ببينم و گفتگوي مفصلي با ايشان كنم اگر تمايل به اين ديدار بودن با من تماس بگيرند يا به سخنگوي محترم اطلاع بدهند تا جايي كه در آلمان براي ملاقات پيدا كنيم در ضمن من رفتنم به آلمان در دو شهر خواهد بود نورمبرگ و برلين در هر حال خوشحال ميشوم كه درخواست من را بپذيرند و اگر نه كه حتما حكمتي در كار خواهد بود

با تشكر از سخنگوي محترم

يهوديان ديوانه هستند

درود بر شما

آقاي جاويد مقاله زير را براي من فرستاد تا ديوانه بودن يهوديان را مشخص كند با هم ميخوانيم

درود بر شما

در نوشتاري كه در ادامه خواهد آمد ميخوام اين مسئله رو روشن كنم كه در تورات و تلمود دو كتاب مقدس يهوديان وقتي ميگويم يهوديان دقت كنيد كل يهوديان جهان در اين دو كتاب يهوديان اين مسائل برخوردم كه جالب توجه و كمي قابل تامل است كه چرا شخصي مثل آدولف هيتلر پيشواي آلمان نازي و پدر دوم آريايي ها به مبارزه با آنها پرداخت

قتل

حكم قتل يك يهودي با قتل يك غير يهودي متفاوت است اگر كسي يك يهودي رو به قتل برساند گناه بزرگي انجام داده و بايد مجازات شود اما اگر يك يهودي به طور غير مستقيم باعث قتل يك يهودي ديگر شود مجازات دينوي ندارد و فقط نزد خدا گناهكار است اما اگر مقتول يك غير يهودي باشد و يك يهودي به طور مستقيم او را كشته باشد حتي گناهي هم مرتكب نشده است

به عنوان مثال

اگر يك غير يهودي در گودالي افتاده باشد فرد يهودي مي تواند نردبان او را بردارد اگر يك قاتل غير يهودي باشد بايد اعدام شود چه مقتول يهودي باشد چه غير يهودي اما اگر مقتول غير يهودي باشد و قاتل به يهوديت بگرود اعدام نمي شود در قوانين دولت جعلي اسرائيل كه بر قوانين تلمود استوار است چنين قوانيني وجود دارد

نجات دادن

نجات جان يك يهودي يكي از مهمترين وظايف شرعي است اما نجات جان يك غير يهودي ممنوع است قاعده كلي تلمود اين است كه غير يهوديان نه از چاه بيرون آورده مي شوند نه به داخل آن هل داده مي شوند

ابن ميمون مفسر كتاب تلمود در قرون وسطي كه اغلب شروع تفاسير نژاد پرستانه به او نسبت مي دهند مي گويد كه ما نبايد موجب مرگ كساني شويم كه با آنها در جنگ نيستيم اما اگر آنها در معرض جنگ باشد نجاتشان ممنوع است يك پزشك يهودي حق ندارد غير يهودي را مداوا كند و اگر مجبور به اين كار شد بايد حتما پول كلان بگيرد

مسائل مالي

هديه دادن به غير يهوديان جايز نيست گرفتن پول از يهودي حرام است اما از غير يهودي واجب است اگر يك يهودي مالي پيدا كند و احتمال بدهد كه صاحب آن غير يهودي است مي تواند آن را تصاحب كند فريب دادن يك يهودي در معامله گناه كبيره است اما در مورد غير يهوديان شركت مستقيم در چنين معامله هايي رواج است

كلاهبرداري از يهوديان ممنوع است اما اين اصطلاح در مورد يهوديان كاربرد ندارد حتي سرقت كه مطلقا حرام است در شرايطي نسبت به غير يهوديان جايز است

رعايت اصول اخلاقي

در تلمود آمده است كه دانشمند مشهور يهودي ربي عقيوا مي گفت كه اصل اساسي تورات جمله اي است كه در سفر لاوبان آمده است هم نوعت را مانند خود خودت دوست بدار

به نظر شما يهوديان ديوانه نيستند؟

جنگ آمريكا عليه كشور هاي فقير قسمت دوم

در طول اولين جنگ ادعايي با تروريسم در دوره ريگان رئيس جمهور سابق ايالات متحده آمريكا تروريسم دولتي هدايت شده آمريكادر آمريكاي لاتين صدها هزار نفر را كشت ميليون ها معلول و يتيم و چهار كشور ويران باقي گذاشت همچنين غارت گري در آفريقاي جنوبي كه از سوي غرب حمايت مي شد موجب كشته شدن بيش از يك ميليون و نيم انسان و چندين ميليارد دلار خسارت به كشورهاي همسايه گرديد

اينها همه نمونه هايي از تروريسم بين المللي با حمايت از ايالات متحده آمريكا و بريتانيا است بعد از يازده سپتامبر سيستم دفاعي موشكي بالستيك ايالات متحده آمريكا كه بخش كوچكي از برنامه گسترده نظامي كردن فضا بود رشد كرده و اين برنامه ها سرعت بيشتري گرفت و تحت پوشش دفاع موشكي بالستيك پنهان شد اين بخش كاملا جنبه تهاجمي دارد

چين و روسيه خطر جدي ايالات متحده آمريكا را كاملا درك كرده اند تا جايي كه نماينده چين در مذاكرات كنترل سلاح گفت آمريكا پر قدرت است و مي تواند به هر جاي دنيا آسيبي برساند

ولي مي توان گفت كه هدف دفاع موشكي بالستيك بيشتر حفظ آزادي عمل پيمان آتلانتيك شمالي يا ناتو است تا حمله به جمهوري دموكراتيك خلق كره و يا دشمنان ديگر بنابراين ايالات متحده امريكا براي حفظ موقعيت نظامي و سلطه همه جانبه بايد سيستم دفاع موشكي خود را حفظ كرده و بر فضا هم مسلط شود با حهاني كردن اقتصاد نياز به سلطه كامل بيشتر خواهد شد زيرا جهاني شدن اختلاف شديد طبقاتي را بيشتر مي كند و همين مسئله ممكن است براي خود كشور ايالات متحده آمريكاخطر به وجود آورد بنابراين آمريكا از گسترش جهاني سلاح هاي هسته اي جلوگيري مي كند

براي ايالات متحده آمريكا تسلط سياسي از بقا مهم تر است و اين شيوه نگرش تازه نيست نمونه هايش در تاريخ جهان است

به اين هم اشاره بايد كرد كه رشد سريع و رونق اقتصادي كه نتيجه جهاني شدن را در بر دارد در عين حال موجب افزايش نابرابري بوده و به غير از يك بخش بسيار كوچك براي بقيه ملتها رونقي به بار نياروده است

جنگ آمريكا عليه كشورهاي فقير قسمت اول

درود بر شما

خوشبختانه حال آقاي جاويد رو به بهبودي است اميد دارم كه سلامت كامل به ايشان نصيب شود اما مطلبي رو كه مشاهده ميكنيد اختصاص دارد به غير دمكراتيك بودن آمريكا و تفسير آن توسط جاويد در دو قسمت با هم ميخوانيم

پس از اشغال نظامي عراق توسط ايالات متحده آمريكا حالا بر جهانيان روشن شده كه سياست تهاجمي اين كشور چيزي جز توريع غنائم بين شركت هايي كه با حكومت پيوند نزديك دارند نبوده امروز بر ملتهاي جهان روشن شده كه هدف اصلي جنگ عليه تروريسم حفظ تقسيم بندي كشورها و پافشاري بيشتر بر جهاني كردن است

ايالات متحده آمريكا و هشت كشور صنعتي جهان بيش از 80 درصد بازارهاي جهاني را در اختيار دارند و به جهت تحميل تعرفه هاي گمركي كشورهاي فقير روزانه ميلياردها دلار در قبال اين تجارت ضرر مي كنند اين در حالي است كه هيچ ضرري متوجه كشورهاي غربي و ايالات متحده نيست بنابراين وضعيت موجود جنگ ملل ثروتمند با كشورهاي فقير است در سايت رسمي بانك جهاني اعتراف كرد كه وضع كشور هاي فقير بسيار بدتر شده و در مقابل روز به روز بر تعداد فقرا افزوده مي شود و حتي سن مرگ و مير كم ميشود

ايالات متحده آمريكا تنها قدرت اقتصادي بزرگ دنيا است كه به جهان پشت كرده است اين در حالي است كه طبق گزارشات كشور بريتانيا به تنهايي 34 درصد توليد ناخالص رو را به كمك اختصاص مي دهد اين رقم 34 درصد كمتر از نصف حداقل تعيين شده از سوي سازمان ملل است

پس بايد بگويم كه تروريسم واقعي فقر است كه هرروز انسان ها مي كشد

برگرديم به زمان بيل كلينتون رئيس جمهور سابق ايالات متحده آمريكا در يكي از سخنراني هايش كه از شبكه خبر اروپا پخش شد گفت كه آمريكا براي حفظ منافعش در هر جاي دنيا اگر ديگران هم با آن همراهي نكنند به تنهايي دست به عمل خواهد زد اين همان جمله اي است كه جورج بوش رئيس جمهور فعلي اين كشور بارها آن را تكرار كرده است البته منافعي كه از آن مي گويند منافع شركت هاي بزرگ است

دولت ايالات متحده آمريكا امروز ديگر از اين شركت هاي غول پيكر قابل تفكيك نيست لذا رژيمي كه در آن حكومت به صورت ابزاري در دست شركت هاي بزرگ در مي آيد ديگر رژيم دموكراتيك نيست و در سطح جهاني نمي تواند ادعاي توسعه دموكراسي داشته باشد

لازم به تذكر است كه سران اين كشور در پوشش آزادي سياسي در واقع زشت كاري هاي خود را توجيه مي كنند و اين همان كاري است است كه رئيس جمهور فعلي ايالات متحده آمريكا يعني جورج بوش با عراق كرد

در تاريخ گذشته مي خوانيم كه در سال 1936 بنيتو موسوليني رهبر فاشيست هاي ايتاليا در اشغال حبشه گفت كه هدفش آزادي و تمدن سازي است در حالي كه جورج بوش و كابينه اش شهوت ثروت و قدرت طلبي شان را به همگان نشان داده اند و آن را در قالب آزادي و دموكراسي مي پوشانند

چگونگي ايجاد حزب نازي در آلمان

درود بر شما

مطلب زير باز هم توسط مدير تبليغات نوشته شده با هم ميخوانيم

سلام و درود به تمامی ناسیونالیست های ایران

همانطور که قبلا از سمت من در حزب با خبر شدید طبق وظیفه خودم باید مطالبی را ارائه بدهم تا شما دوستان را از جهان فعلی و چگونگی ایجاد حزب نازیسم در آلمان و ایران را باخبر کنم.

در این مطلب قصد دارم چگونگی ایجاد حزب نازیسم در آلمان و دلیل مبارزه با یهودیان را برای شما شرح دهم.

همانطور که اکثر دوستان و بازدیدکنندگان مطلع هستند، پس از جنگ جهانی اول که آلمان در آن جنگ شکست خورد، آلمان به یک کشور بسیار ضعیف ، چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فکری تبدیل شد.از این جهت دولتهایی که خود را پیروز جنگ می دانستند به فکر آزار و اذیت مردم آلمان افتادند.

اکثر سرمایه داران یهودی را به آلمان فرستادند که بیشتر آنان از کشور لهستان بودند.بعد از ورود این افراد آلمان رشد کمی پیدا کرد ولی از چه نظر؟ !!!

یهودیان آن زمان فقط با خودشان معامله می کردند. یعنی در شرکت ها و زمین هایی که کار می کردند فقط با خودشان بودند و یهودی با یهودی معامله می کرد.مردم آلمان چون باید از این یهودیان و کشور های استعمارگر غذا می خوردند مجبور بودند 100 مارک المان را با 5-6 دلار آمریکا تعویض کنند تا بتوانند نان خانه خود را تامین کنند.

از این رو وضع مردم مسیحی آلمان هر روز بدتر از دیروز میشد و مردم شروع به فساد کردند ، با کتک و شرط بندی نان خانه خود را بدست آوردند.کارگر یهودیان بودند.مردم را اذیت می کردند.اگر کمی صدای مردم در می آمد اقتصاد را روی آنان می بستند.و این امر موجب شد که بعد از چند سال مردم شروع به تظاهرات کنند

در این زمان آدولف هیتلر ، یک ناسیونالیست واقعی با مردم شروع به صحبت کرد و به آنان فهماند که آلمان تا چند سال آینده حتما نابود می شود.مردم آلمان هم راهی نمی دیدند و می دانستند یک نفر شجاع در بین آنان پیدا شده است و حقایق را برایشان روشن می کند و دوست دارد مردم کشورش ، نژادش و ناموسش در آسایش باشند روی به ایشان آوردند و راه درست را انتخاب کردند.

با توجه به کینه ای که مردم نسبت به یهودیان آن زمان داشتند این شخص را یافتند و راه ایشان را ادامه دادند تا توانستند یک حزب

نژادپرست را درست کنند.رهبری بر عهده آدولف هیتلر بود.

در این زمان مردم کاملا به سطوح آمده بودند و تصمیم گرفتند در شهر شروع به تظاهرات کنند و این آغاز حزب نازیسم بود.

آدولف هیتلر، رهبر بزرگ ، مدیری لایق و دوست داشتی آنقدر کشورش را دوست داشت که در جنگ جهانی اول توانست چندین صلیب شجاعت بگیرد و به کشورش افتخار می کرد.دوستانش کمک کردند تا این حزب در آلمان گسترش پیدا کند.

صحبت های من در آینده ادامه دارد...

با تشکر

مدیریت تبلیغات حزب

مطلب مدير تبليغات جنبش

درود به تمامی دوستان.

یک داستان کوتاهی از پیشوا برای شما دوستان تعریف می کنم.

در اوایل جنگ جهانی دوم پیشوا ( آدولف هیتلر ) با گارد خود سوار بر ماشین در خیابان های برلین حرکت می کردند كه ناگهان یک زن جلوی ماشین ایشان ظاهر شد.پیشوا دستور دادند تا ماشین را متوقف کنند.به این زن گفتند چه می خواهید؟ زن از زندگی خود ، از شوهری که در جنگ کشته شد برای پیشوا در چند ثانیه گفت.پیشوا هم که خیلی زنان را دوست داشت و حقوق زنان را رعایت میکرد از جیب مبارکش برای آن زن پول در آورد.( می گفتند پول زیادی بود که برای خرجی یکماه زن کافی بود)

امیدوارم از این داستان پند گرفته باشید و عظمت ایشان را باور کنید.

با تشکر

هایل هیتلر

مدیریت تبلیغات

پنج سال حبس در ايالات متحده آمريكا

درود بر شما

امروز ميخواهم چند مطلبي رو خدمت شما عرض كنم و چون مطلبي از سوي آقاي جاويد به دستم نرسيده و حال و احوال ايشان بسيار وخيم است به طوري است كه نزديك يك هفته در بستر بيماري افتاده است از خداي هميشه عاشق ايران بخواهيم كه سلامت را دوباره به ايشان بازگرداند آمين

اما قضيه اين 5 سال حبس در آمريكا چيست؟

در خبرها آمده بود كه هر شخصي در آمريكا به گردونه خورشيد يا به تعبير ديگر گردونه مهر و يا به تعبير اروپايي ها صليب شكسته توهين كند به 5سال زندان محكوم ميشود و همچنين قسمت جالب اين خبر اين است كه انكار هولوكاست جعلي مانعي ندارد و جالب اين است كه هركسي هولوكاست جعلي را تاييد كند باز هم به 5 سال زندان محكوم خواهد شد جداي از صحت اين مطلب چرا آمريكا چنين قانوني را تصويب كرده؟ شما ميتوانيد بگوييد؟

اما خبر بعدي دوستان عزيزي كه وبلاگ آموزش زبان آلماني رو مشاهده ميكنند با من تماس نگيريد اين وبلاگ متعلق به آقاي جاويد است و با ايميل شخصي خودشان تماس بگيرين اين براي اون دسته از خوانندگاني بود كه تازه وارد به اينجا هستن

اما در مورد فيلم هاي ضبط شده از سخنراني هاي آقاي جاويد

دوستان دقت كنند كه اين فايلهايي كه آپلود شده به صورت تيكه تيكه است و براي چسباندن به هم برنامه اي همراه با اون فايل آپلود شده برايتان ارسال ميشود در ضمن كساني كه بيش از يك ايميل بفرستن به درخواستشون عمل نخواهم كرد البته اگر بعد از يك هفته جواب ايميل شما داده نشد مجددا ارسال بفرماييد ايميل من در آخر مطلب ذكر شده است با تشكر

سخنگوي جنبش talker_movement_nazi_iran@yahoo.com

آزمايش بمب هسته اي در كشور جمهوري دموكراتيك خلق كره

درود بر شما

مطلب زير اختصاص دارد به اتفاقات اخيردركره شمالي كه توسط آقاي جاويد نوشته شده با هم نگاهي ميكنيم

هفدهم مهر ماه سال 1385 در كشور جمهوري دموكراتيك خلق كره كه از آن بعضي ها به نام كره شمالي ياد ميكنند بمب هسته اي آزمايش شد و با موفقيت هم آزمايش شد بحث مهم سر اينجا است كه چرا فقط بعضي ها بايد انرژي هسته اي داشته باشند و آقاي بالاسر ديگران باشند؟ اگر جهان ميخواهد بدون سلاح باشد بايد همه كشور ها اعم از ايالات متحده بريتانيا روسيه مخصوصا اسرائيل سلاح هاي هسته اي را منهدم كنند اگر نه پس همه كشور ها بايد داشته باشند غير از اين باشد مناقشه در صحنه جهاني رو شاهد خواهيم بود كه الان هم هست مگر زور است كه تو داشته باشي ولي من نداشته باشم؟ مثالي ميزنيم فرض كنيد شما خانه اي دارين كه اطراف آن كلي آدم عوضي و خلاف جمع شدن گرچه هيچ آدم عاقلي اونجا نميره ولي اين رو هم فرض كنيد كه چند سال بعد اتفاق مي افتد و پولي در جيب نداريد به خانه جديد برويد خوب حالا تكليف شما با اين همه آدم خلاف كار چيست؟ هر آدم عاقلي چنين كاري رو خواهد كرد حفاظ در دور تادور خانه اش براي هر كدام از اعضاي خانواده يك قبضه سلاح گرم و غيره غير از اين باشد اون آدم هاي خلاف خانه را تاراج خواهند كرد براي حرف تهديد بايد دفاعي هم باشد در غير اينصورت همش اعصاب خورد كني جمهوري دموكراتيك خلق كره هم خوب كاري كرد كه توانست دانش هسته اي خود را تكميل كند با اينكه از آخرين نسلهاي كمونيست هاي شوروي سابق هستن و نفسهاي آخر رو ميكشند اين حق اونهاست اگر نه همه تعطيل كنند برميگرديم به دهه هايي كه نازي ها سرور جهانيان بودن جرقه انرژي هسته اي توسط آلمان نازي زده شد گرچه قبلا در ايتاليا توسط بنيتو موسوليني اين برنامه در دستور قرار گرفته بود ولي با اخراج دانشمندان يهودي از ايتاليا اين كار به حالت تعليق در آمد اما در آلمان نازي اين چنين نشد وقتي انيشتن يهود صفت احمق آلمان رو ترك كرد تمامي برنامه هاي هسته اي به هيچ وجه به حالت تعليق در نيامد و همچنان ادامه پيدا كرد ولي بعدها كه دانش هسته اي تكميل شد به دستور شخص رهبر فقيد آلمان نازي يعني آدولف هيتلر به حالت تعليق در آمد و از بمب هسته اي استفاده نشد منظور از اين است كه از دانش هسته اي استفاده كنيد اما نه ابزاري براي تهديد اگر ميخواهيد تهديد نباشد يا نداشته باشيد يا اجازه بدهيد بقيه هم داشته باشند و من فكر نميكنم مشكلي در خلا جامعه جهاني به وجود بيايد جمهوري دموكراتيك خلق كره به رهبري كيم جونگ ايل دستور برنامه هسته اي رو داد چرا؟ علتش واضح است كشوري كه تحت تحريم باشد مجبور است از راه هاي ديگري راهي براي جلوگيري از منابع فناپذير مثل گاز نفت هر چيز ديگر پيدا كند آمريكا اگه عاقل بود از روز اول اين كشور رو تحريم نميكرد كار الان به اينجا كشيده نميشد در آخر ميگم كه چرا آمريكا عاقل نيست در مورد ايران هم بايد بگويم كه ما واقعا به اين انرژي هسته اي نياز داريم منابع فسيلي ايران محدود است پس چه بهتر كه تا قبل از اينكه به مشكل بربخوريم راه حلي برايش پيدا كنيم باز هم ميگويم هر كشوري اين حق رو دارد تا وقتي كه سلاح كشتار جمعي وجود دارد خود داشته باشد ايالات متحده آمريكا ملت خود را دوست دارد و دوست ندارد اتفاقي براشون بي افتد پس اين مورد در كشور هاي ديگر صدق خواهد كرد شك نكنيد

من خود شخصا اين روند كاري را در كره شمالي تحسين ميكنم نه به خاطر بمب اتم به خاطر فعاليت شبانه روز و اينكه از همه جهت در تحريم هستند فعلا كه ايالات متحده آمريكا بايد چشم هايش را از پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران بردارد و به دنبال كمونيست هاي جمهوري دموكراتيك خلق كره باشند يادمان باشد تاييد جنگ ايالات متحده آمريكا از كنگره اين كشور گرفته شده پس خوب حواستون رو جمع كنيد آمريكا كشوري نيست كه در كله هاتون چنين پرورش مي دهيد خيالات رو بندازيد دور آمريكا از بريتانيا و روسيه هم بدتر است چنين نگوييد از اين كشور كافيست پايش به ايران باز شود دماري از روزگار ما ايراني ها در مي آورد كه روزي هزار باز به درگاه خدا ميگويي كه كاش همون تازي ها بودن آري آمريكا تاوان سفارتشو از ايران ميگيرد تاوان اجازه ورود ارتش آلمان نازي به خاك ايران رو ميگيرد و خيلي چيز هاي ديگري كه به ذهنتون برسه پاي آمريكا به ايران نمي رسد كه اگر هم برسد من جلوش خواهم ايستاد

انرژي هسته اي حق مسلم ماست

سخنگوي جنبش talker_movement_nazi_iran@yahoo.com

خرما پزون

درود بر شما

مطلب زير اختصاص دارد به سفري شهري آقاي جاويد به خوزستان در طي تابستاني كه گذشت البته سفر سياسي ايشان بماند فقط خواستم نشان بدم كه هواي خوزستان بد جور گرم است كه آقاي جاويد به وصف اين استان پرداختن و حسابي شاكي و هر وقت اسمش مياد عرق بر پيشاني اش هست از زبان خودش بشنويم

زماني كه تو اين گرما پرسه ميزديم يك اصطلاحي رو ياد گرفتم و اون خرما پزون بود برام جالب بود كمي جستجو فهميدم كه اين كلمه مال زماني است كه به هواي گرم و شرجي نيمه مرداد تا نيمه شهريور در اينجا يعني خوزستان گفته مي شود ميزان رطوبت به قدري بالاست كه نفس كشيدن سخت ميشه و آدم دائم تند تند نفس ميزند البته از يك جهت مفيد است اونم براي رطب هايي كه بر نخل ها آويزان است و تبديل به خرما مي كند واي اين گرمايي است كه هر حيواني را از بيرون آمدن از لانه پشيمان ميكنه چه برسه به آدم هاي دوپا و بيچاره سالمندان و بچه هاي خوزستان كه اين هواي گرم و اين درجه رطوبت برايشان سم است و بايد خانه نشين شوند

گرمايي كه تصورش براي بالانشينان نقشه جغرافيايي ايران باور كردني نيست چه برسه اينكه بخواهند اين هوا رو تحمل يا در آن زندگي كنند فكرشو بكنيد ساعت 8 صبح است به لطف اين كولر گازي در داخل خانه از خنكي بسيار خوبي برخوردار است از خواب بلند ميشي كمي نرمش هم مي كني لباس هايت را مي پوشي لباس هايي كه شب قبل آماده كرده بودي كه امروز بري رفيقم گفت اينا رو نپوش گوش نكردم 30 كيلو عرق كردم از ماست كه بر ماست كه خودم كردم كه لعنت بر خودم باد حالا بماند خلاصه در خانه را وا ميكني كه پاتو بزاري بيرون يهو جبهه اي از هواي گرم و مرطوب چنان حال آدم را مي گيرد كه ياراي قدم برداشتن ديگري نداري كه باز جمله آشنايي كه در اين يك ماه بايد هر روز تكرار كني باز هم شرجي

چون نمي توانستم كارام رو كنسل كنم و نمي توانستم خواهش كنم كه دوستام يه جوري جورم رو بكشن مجبور هستم كه برم نقدا تا سر خيابان 50 متر فاصله است وقتي به سر ايستگاه مي رسيم به قدري از شدت گرما عرق ميكنيم كه اون لباساي ديشب خيس و شل و ول ميشه بدبختي يك دستمال هم نداشتيم كه حداقل گوشه اي از اين سيلاب عرق رو به دوش بكشه عرق پيشاني كه از كنار ابرو رد شود ديگه روزگار چشم هم سياه ميشه شوري آن يه طرف آدم جايي رو هم نخواهد ديد حتي دماغ آدم قطره عرق داره شر شر ميريزه تو پيراهن

نه راه پس داريم نه راه پيش نفس نمي توانستيم بكشيم خلاصه اتوبوس رو بي خيال شديم گفتيم تاكسي بگيريم كه شايد لاقل از بار عصبانيت مان كم شود كه بدتر هم شد يك پيكان مدل شصت خورده اي وايساد مي شيني اولين جمله اي كه راننده به ما غريبه ها ميگه اينه گرمه آقا گرم ما خرما نخواهيم چه كسي را بايد ببينيم؟

و اين ماجرايي است كه هرروز براي اين مردم خوزستاني اتفاق مي افتد ولي بيشتر در هواي گرم يا قولي ديگر شرجي ملت از خانه خارج نمي شوند و ترجيح ميدن انجام كارهاشون رو به روزهاي ديگري موكول كنند بعضي ها شاكي هستن ميگن گرماي طاقت فرساي خرما پزون رو ما بايد تحمل كنيم خرماهاي شيرين و خوش طعمش رو ديگران بخورند منم در جواب مي گويم كه اشكال نداره خوزستاني ها به دست و دل بازي و مهمان نوازي مشهورن كه البته بعضي ها مي خندند بعضي ها شاكي

اما علت اين هواي گرم با رطوبت بالا چيه؟ اين دماي گرمي است كه از سمت شبه جزيره عربستان سعودي به سمت ايران مياد يا مي وزد و اين باد ها به علت گرماي شديد كه از صحراي عربستان به همراه دارند موقع حركت از بلا سر خليج فارس مقدار زيادي رطوبت كه حاصل تبخير آب هاي سطح دريا است با خود به جلگه خوزستان منتقل مي كند در واقع اين بادهاي گرم و خشك پس از عبور از خليج فارس مرطوب شده و اصطلاحا شرجي گفته مي شود

با اين اوصاف خرماي مردم خوزستان به دهان ما شيرين تر شد

به حمايت شما نياز داريم

درود بر شما

با اينكه من عضو اصلي جنبش نيستم اما دليل بر آن نيست كه از همه چي بي خبر بمانم آقاي جاويد به من وظيفه سخنگو بودن رو در اين وبلاگ رسمي رو دادن تا يك زمان نا مشخص پس حق هم دارم كه از جريانات درون جنبش نو پا با خبر باشم از بعد از آمدن من متوجه اتفاقات ناگواري شدم كه اين روزها آقاي جاويد بسيار افسرده تر از گذشته و نا اميد تر گشته علت چيست؟ با هم بررسي ميكنيم

رفتن مهره اصلي جنبش

مهره اصلي جنبش كي بود؟ من اطلاعات زيادي در مورد ايشان ندارم و حتي نميدانم چه شكلي هستن و كجاست الان اين اطلاعات رو هنوزم كه هنوزه آقاي جاويد از گفتنش طفره ميره تنها چيزي كه ازش ميدانم اين است كه اسم مستعارش ادوارد است و از گفتن واقعي اين شخص طفره رفتن البته حق هم داشتن من هم اصرار نكردم طبق نامه هايي كه از طرف آقاي جاويد به دستم رسيده و براتون در اين وبلاگ چاپ كردم ميشود گفت آقاي جاويد هنوز كه هنوزه از او تعريف و تمجيد ميكند اشاره ميكنم به مقاله به ياد ادوارد در اين جملات به قدري وصف شدندكه آدم نميدونه طرف كي است مورد بعديش تمجيد از مدير سابق جنبش شاخه اروپا كه تمامي موارد او را خوانديم اين مسئله به نظر من فكر ميكنم باعث بسته شدن تمامي درها به روي جاويد و دست خالي ماندن جاويد كمي فكر كنيم ايراني كه شرايط زندگي در ايران خيلي سخت است چه برسه به اداره جنبش آيا اين انصاف است كه كساني كه دست در دست هم دادن و براي آباد كردن ايران تلاش ميكنن يهو از ادامه راه منصرف شوند و به يكباره آب شوند و در زمين فرو روند؟ اين بي انصافي است

كجايين شما ها كه دم از معرفت ناب ايراني ميزدين؟

كجايين شماها كه ميگين چو ايران نباشد تن من مباد؟

كجايين شماها كه شعار وطن پرستي سر ميدين؟

كجايين شماها كه دائم شعار تهديد ضد يهود كمونيست تازي ميدهيد؟

اين رسمش نيست ميگن من اگر برخيزم تو اگر برخيزي همه بر مي خيزند همانطور كه در مقاله ارسالي آقاي جاويد با عنوان كرم از خود درخت است به صراحت اين مسائل رو روشن كرد هنوزم اول خط هستين؟

اگر راه بيايين دست شما رو به گرمي مي فشاريم چرا كه نه آقاي جاويد هم خوشحال ميشود

ناسكا

اي بابا ما هنوز نفهميديم كه اين يارو كي بود چي كار كرده خلاصه هر كي بود حسابي گند زد به اين آش هايي كه پخت اونم چه آش هايي يك وجب روغن داشت تا اونجايي كه من ميدانم دوستان ميگن عامل رفتن اين مهره اصلي همين ناسكا بوده من كار ندارم اين يارو كي بود و چيكارا كرد مهم الانه كه همه چي به نظرم تمام شده

خيلي از اتفاقاتي پيش آمده كه من از آنها بي خبرم اصرار هم ندارم هم بدانم چون اگر ميخواستم بدانم كه خود شخص آقاي جاويد بهم ميگفت پس حتما دليلي داشت

خبرها حاكي است كه در صورت تداوم اين برنامه ها آقاي جاويد ايران را به مقصد برلين ترك خواهد كرد گرچه خود بعضي مواقع از انجام اين كار منصرف مي شود ولي ميگويد تنهام ميگذارن دلم ميخواد برم زادگاه پيشواي آلمان نازي اما نداي وطنم نميزاره اما ما در تلاشيم كه اين اقدام را متوقف كنيم به اعتقاد من اين شخص ميتواند كمك بزرگي در راستاي تحكيم اهداف داشته باشد

شما چه كمكي ميتوانيد انجام دهيد؟

در ضمن به عرض دوستان ميرسانم كه كساني كه مايل هستن كه فيلم هاي تصويري حاوي صحبت هاي آقاي جاويد را در خصوص مسائل سياسي دريافت كنند با ايميل من تماس بگيرن تا فيلم هاي آپلود شده برايشان ارسال شود

سخنگوي جنبش talker_movement_nazi_iran@yahoo.com

معرفي مدير بخش تبليغات جنبش

درود بر شما

امروز نامه اي از آقاي جاويد دريافت كردم با عنوان معرفي جانشين بخش تبليغات

ايشان يكي از دوستان قديم آقاي جاويد هست گرچه خود بنده ايشان رو نديدم ولي از اينكه رسما خبرش به گوشم خورده خوشحال شدم و اين باعث تقويت روحيه سازمان شد از اين دوست عزيز اطلاعاتي در اختيار همگان نميگذارم ايشان هم مثل بقيه مردان نه نامردان در كنار جاويد ايستاده اند و تمامي سختي ها را حتي به قيمت تمامي عمر تحمل خواهند كرد مثل: ناجي . سعيد . ياشار . نويد . شهريار . كوروش . آريا از تمامي اين دوستان تشكر ميكنم كه همچنان در كنار آقاي جاويد ايستاده ايد

از اين به بعد از ايشان به عنوان مدير تبليغاتي ياد خواهيم كرد و اما خبرهايي كه توسط ايشان از حزب ان پي دي به دست آوردن و دقيقا مشابه پيش بيني هاي آقاي جاويد در گذشته بوده است با هم مروري مي كنيم

حزب ان پي دي آلمان در حال حاظر مشغول به جمع آوري عضو هاي بيشتري است كه با اين روند تا 1 يا 2 سال آينده 60 درصد جامعه آلمان نازي شوند اين دقيقا همان پيش بيني است كه آقاي جاويد مدت ها قبل حدس زده بود و در حال تحقق است و همچنين خبر ميده كه قريب 80 درصد ملت آلمان از مركل ناراضي هستن يك كار مفيد در دستور كار مركل نبوده و همچنين اين شخص كه به عنوان صدر اعظم يهوديان آلمان حساب ميشود تظاهرات نئو نازي هاي آلمان را بر هم ميزند و اين زير سوال بردن دمكراسي در آلمان است همانظور كه آقاي جاويد مركل رو يك نوكر براي يهوديان توصيف كرد و اين پيش بيني هم درست از آب در آمد

و اما خبر خيلي مهمتر از همه كه دادن اين است كه نئو نازي هاي آلمان با رنگين پوستان ايران كاري ندارن و مي گويند ما از ايراني ها هستيم قابل توجه آقاياني كه فكر ميكنن نئو نازي هاي آلمان ايراني ها رو از نژاد خود نميدونن به خصوص آقاي شهريار

اميد دارم با معرفي اين شخصيت كه از قبل فعاليت داشت سروساماني به جنبش داده شود و راه براي پيروزي هموار شود با تشكر از سخنگوي محترم جنبش نازي هاي ايران

سخنگوي جنبش talker_movement_nazi_iran@yahoo.com

تفاوت اروپا با ايالات متحده آمريكا قسمت دوم و پاياني

آمريكا از استقلال و جمهوري آغاز شد و اولين رئيس جمهوري را بر پيشاني تاريخ زد اما در اين سرزمين آنچه نبود تلاش براي عدالت و برابري بود دو قرني بايد مي گذشت تا كالاي كمياب عدالت به دست آمريكايي ها برسد اگر بحران اقتصادي دهه 1930 نبود و روزولت هم رئيس جمهور نميشد شايد آمريكايي ها تا به امروز طعم عدالت رو نمي چشيدند

اما همطراز با ارج و منزلت آزادي در آمريكا روشنفكران نيز به چشمان باز حكومت تبديل شدند چرا كه هر دوي آنها يك چيزي را طلب مي كردند و آن آزادي بود از همين رو روشنفكران آمريكايي در خدمت حكومت در آمدند و پوزيسون شدند نه اپوزيسيون قلمرو تفكر روشنفكران نيز در اين دو منطقه يكسان نبود روشنفكر و فيلسوف اروپايي از آرمان مي گفت و ايده آليسم را بها ميداد و برايش ذهني و عيني قابل بود اين ايده آل تب و تاب انتقاد از حكومت را شدت مي داد تا روشنفكران اپوزيسيون باقي بمانند

اما نقطه آغاز تفكر در آمريكا براگماتيسم بود و محاسبه و هزينه و فايده چرا كه اين خصلت به پيوند ميان روشنفكران و حكومت تداوم و حيات مي داد اما با اين همه تفاوت چگونه اتحاد استراتژيك ميان اروپا و ايالات متحده آمريكا ميسر شد؟

پاسخ اين سوال رو بايد در كتابي به نام سياست ميان ملتها پيدا كرد جواب ساده است نظم بين الملل

هرج و مرج گونه و فقدان نظم مركزي در نظام بين الملل همه بازيگران را در ترس و اضطراب فرو مي برد به همين دليل بازيگران در نظام بين الملل به يكديگر اطمينان ندارند

حالا اگر اين عامل در كنار عنصر ظهور شوروي و كمونيسم و ايدئولوژي انترناسيوناليستي مورد توجه قرار گيرد اروپايي ها كاملا حق داشتند در چهار چوب ترس و وحشت و به دليل مناسبات قدرت وارد همكاري استراتژيك با آمريكا شوند بنابراين اتحاد استراتژيك آمريكا و اروپا را بايد محصول ترس و وحشت دانست و به همين دليل آنها نمي توانند برادران دو قلويي هم باشند

حالا اگر سخنان ژاك شيراك رئيس جمهور فرانسه را در اين متن غير مقدس قرار بديم آنچه مي ماند درك و فهم دغدغه ها و نگراني هاي اروپايي ها در اين وادي است اختلافات اروپا و ايالات متحده امريكا جدي است به قدري كه هنري كسينجر را وادار مي كند كه در آخرين مقاله اش در روزنامه واشنگتن پست نسبت به ادامه شكاف ميان اروپا و آمريكا هشدار دهد

اين اختلاف آنقدر جدي است كه توني بلر نخست وزير بريطانيا به اروپايي ها نهيب مي زند كه اشتباه دوران آدولف هيتلر پيشواي آلمان نازي را تكرار نكنند و در كنار آمريكا بنشينند

آنچه مسلم است اين اختلافات با اقدام يكجانبه در حمله به عراق و بحران هاي پس از آن افزايش يافته است ناكارآمدي آمريكا در اداره بحران عراق و نا امني هاي مكرر در اين كشور از ترس و اضطراب در اروپا فرو كاسته است و حوادث اخير لبنان و حضور جدي نيروهاي نظامي اروپا در جنوب رودخانه ليتاني بر اعتماد به نفس قاره سبز افزوده است

دغدغه انرژي نيز مزيد بر علت شده است تا اروپا متفاوت با آمريكا بيانديشد و نسخه هاي متفاوتي براي خاور ميانه و جهان بپيچد

تفاوت اروپا با ايالات متحده آمريكا قسمت اول

مطلبي كه مشاهده ميفرمايين به بررسي تفاوت هاي امريكا با اروپا از ديدگاه جاويد با هم ميخوانيم

رئيس جمهور فرانسه اخيرا در اظهاراتي خواستار ادامه مذاكرات با ايران شده كه اين اظهارات باعث جنجال هايي شد و همچنين از رئيس جمهور امريكا خواست كه از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت پرهيز كند

عده اي به اين اظهارات جنجالي فرانسه بد گمان هستن و اين موضع گيري رو پايدار نمي دانند آن هم به اين دليل كه ظاهرا دست آقايان هم در يك كاسه است

اما اروپا و آمريكا را بايد دو يار استراتژيك دانست ولي نه همسان برادران دو قلو آنچنان كه بريطانيا را برادر هم شكل و هم قيافه ايالات متحده مي پندارند سياست فلسفه جامعه اروپا قرابت هاي بنيادب با وجود ابعاد چند گانه ايالات متحده آمريكا ندارد

سياست اروپايي به معناي جديدش با شعار عدالت و برابري آغاز شده از همين رو است كه دولت هاي رفاه در اروپا بنيان گذاشته شد البته به جز معدود كشورها مثل آلمان دولتهايي كه منزلت رفاه را آنچنان تعريف مي كردن كه مادون عدالت و برابري قرار نگيرد كه اگر چنين مي شد فلسفه اروپاي مدرن به هم ميخورد و به آرمان ها و شعارهاي عدالت خواهان و انقلابيون فرانسه در سال 1789 خيانت مي شد

عدالت و برابري آنچنان ذهن اروپايي ها را پر كرده است كه آنها حتي پس از جنگ سرد و فروغلتيدن دنيا در امواج جهاني شدن نيز همچنان بر رسم و عادت گذشته تاكيد كرده و مي كنند به اين ترتيب دنيا در يك طرف ماند و اروپا نيز در همان سويي كه قبل از آن بود اگرچه انقلابيون فرانسه در كنار عدالت و برابري از آزادي دم زدند و بورژواها يا همان سرمايه داران آرمان شهرشان جمهوري دمكراسي و آراي مردم بود ولي آنچه از دل اين همه شور و شوق بيرون امد فقط حكومت هاي پادشاهي و بعد از آن هم اريستوكراسي ناپلئون سوم و بيسمارك دو اسطوره سياست اروپا نيز در همين جهت گام برداشتنتا اثبات كنند رسالت اروپا عدالت و برابري است و نه آزادي كه بورژواها يا سرمايه داران از آن حرف مي زدند همين اتفاق روشنفكران بورژوا را از حكومت بيرون راند تا آنها هميشه اپوزيسون باشند و منتقد حكومت باقي بمانند اما اگر اروپا بر اين روش بود هويت آمريكايي به گونه اي ديگر خود را نمايان مي ساخت

آمريكايي ها همان اروپايي ها بودند كه چون آزادي رو مي جستند و آن را كالايي كمياب در اروپا قلمداد مي كردند راهي امريكا شدند تا آزادي را بنيان گذارند بنا بر اين شالوده جامعه آمريكايي را بايد بر مبناي آزادي قرار داد آن هم نه ازادي جمعي و سوسياليستي كه آزادي از همه چيز براي فرديت انسان عدالت و برابري نه در اولويت بود و نه دغدغه اي براي تفكر شايد به همين دليل هم بود كه اقتصاد تفكر كلايسك سرمايه داري با خصلت وحشي خود از آمريكا شروع شده و در همان جا هم ماند و به جاي ديگر نرفت.

سخنگوي جنبش talker_movement_nazi_iran@yahoo.com