شاهنشاهان پهلوی

شاهنشاهان پهلوی

چهارشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۵

دهه زجر و روزهای یوم الله

دهه زجر را تسلیت میگویم و چند روز دیگر 22 بهمن است روزی که آقا پای نحسش را بر فرودگاه مهر آباد تهران گذاشت و همه رو بیچاره کرد موقعی که ایشان سوار بر هواپیما بود و به سمت ایران می آمد خبرنگاری ازش پرسید چه حسی دارید؟ گفت هیچی این آقا هیچ حسی از وطن پرستی نداشت که اگر داشت چنین مصائبی برای ایران به بار نمی آورد آقایی که اصل و نسبش معلوم نیست و میگویند هندی زاده است تو این خراب شده چیکار میکنه؟ هیچوقت یادم نمیره هر سالی که دهه زجر و روزهای یوم الله! میاد سرودهای انقلابی میخوانند که بعضی ها رو برعکس خوانده اند مثل همین دیو چو بیرون رود فرشته در آید متن صحیح اینطوری است فرشته چو بیرون دیو در آید خودتان قضاوت کنید این شعر در کجا واقعیت دارد؟ موقع رفتن روحانیون از ایران یا موقع رفتن شاه فقید ایران برگردیم سر حرف اصلی آقا پاشو که گذاشت اومد به ملت نادان حال بدهد رفت قبرستان با مردگان حرف بزنه کلی چرتو پرت تحویل ملت داد و پاشد رفت تو تخت حکومت یه آخیش هم گفت دیگه بعد از اون شروع کرد به رجز خوانی ملت هم هر روز بدتر از دیروز حالا کاری نداریم که اون موقع ها چی شد گذشته ها گذشته دیگه برنمیگردد حالا مهم است و فرداها یک فکری به حال مملکت بکنیم کشورمان روز به روز گرفتار مصیبت هایی که جز فاجعه ای برایمان ندارد از آمدن کمونیست ها از آمدن آمریکایی ها از چپاول بيشتر تازي ها و خیلی چیز های دیگر هوشیار باشیم شعر زیر را تقدیم میکنم به وطن پرستان عزیز

بر سر آنم كه گرز دست برآيد دست به كاري زنم كه غصه سرآيد

خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد ديو چوبيرون رود فرشته در آيد

صحبت حكام ظلمت شب يلداست نور زخوشيد جوي بو كه برآيد

بر درارباب بي مروت دنيا چند نشيني كه خواجه كي به در آيد

صالح و طالح متاع خويش نمودند تا كه قبول افتد و كه درنظر آيد

صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد

بلبل عاشق تو عمر خواه كه آخر باغ شود و شاخ گل ببر آيد

غفلت حافظ درين سراچه عجب نيست هر كه ميخانه رفت بي خبر آيد

دوشنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۵

آيا اينها ايراني بودند؟

ديروز به تازگي شنيده بودم كه گويا معاويه و پسرش ايراني بودند و ايراني پرست! جاي تعجب بود و هم جاي خوشحالي كمي كنجكاو شدم ديدم نه واقعا همچنين هم هست و پدربزرگم هم تاييد كرده است از آنجا كه تمام دشمنان اين جماعت اسلام غير عرب خوانده ميشدند بنابراين بعيد نيست كه معاويه و پسرش هم ايراني باشند مثل بهمن جاوزيه كه در ميان اعراب به ابن مجلم معروف است

گويا چنين تفسيري در كتابهاي دست نوشته عربي اونور آب موجود است و همچنين فارسي آن موجود است كه صد البته وارد ايران نخواهد شد از دوستان خارج از كشور كه به چنين منابعي دسترسي دارند خواهشمند است كه ما را بي نصيب نگذارند از اين جريانات

چهارشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۵

تا میتوانید تحریم کنید

میهن دوستان آزادگان ایران پرست قرنها است ملت ما و سرزمین عزیزمان با سیاستهای کثیف و ضد انسانی انگلسان به استعمار کشیده شده است بیش از پنج قرن است که به انحاء گوناگون کشورمان توسط انگلوساکسونهای کثیف چپاول شده و مردم شریف این آب و خاک به یوغ استعمار و استثمار کشیده شده اند هر لحظه بریتانیای خون آشام در هیئتی جدید ظاهر شده و زالو وار خون از تن بی رمق ملت ما مکیده است بدون کمترین گمان و تردیدی تمامی رخدادهای شوم و توطئه های وقت بی وقتی که بر سرملت ایران آمده است نتیجه سیاستهای کثیف و تغییر ناپذیر آشکار و پنهان این کشور جهانخوار و شیطانی است

براندازی اقتدار ملت ایران در روز واقع خود گواه بر این مدعاست که از جمله برنامه های ساخته و پرداخته شده انگلستان با همکاری دولت استعماری فرانسه و نظام و حزب حاکم بر آمریکا در آن دوره و کنفرانس گوادالوپ که زیر پوشش بردن شاهنشاه ایران عملی شد فرانسه همواره به عنوان سومین قدرت برتر جهانی در استعمار ملتها تلاش در سبقت گرفتن از رقیب اصلی خود انگلستان داشته و دارد و در توطئه ها خیاناتی که علیه بشیریت در اقصا نقاط جهان روی میدهد فرانسه نیز کم از انگلیس نگذاشته است

بی شک نقش فرانسه را نیز در تمام سیه روزیهای ملت ایران و دیگر ملل جهان باید پررنگ دید و بیش از پیش بدان پرداخت هر چند که فرانسوی ها نیز مانند انگلیسی ها استادانه پشت سر آمریکایی ها پنهان شده و سعی در نشان دادن خود به عنوان یک کشور بی طرف در مناقشات و تحولهای بین المللی داشته اند ولی در میدان رقابت برای استعمار و استثمار و بلعیدن جهانیان عقب نگه داشته شده سادگی است اگر گمان کنیم قدرت سوم جهان بدون سهم خواهی ساکت مانده و نظاره گر بازی باشد

بجاست نسل سوخته ی این سرزمین که زیر تازیانه ی عوامل استبداد درونی و استعمار بیرونی و نظام سرمایه داری جهانی و فراماسونری بین المللی همچنان به محاق نیستی کشیده شده و میشوند در یک مبارزه جدی با شیطان بزرگ بریتانیا و دولت استعماری فرانسه برخاسته و با تحریم کالاها و اجناس ساخته شده در این کشورها ضربه ی مهلکی بر پیکره ی استعمار وارد آورند امروز با توجه به قدرت نظامی اقتصادی و تبلیغاتی انگلیس و فرانسه و دولتهای دست نشانده زاییده شده ی آنان در جهان سوم تنها راه مبارزه ی صحیح و کار آمد با آنان تحریم خرید کالاهای شرکتهای انگلیسی و فرانسوی است

با این کار نفرت و انزجار خود را از سیاستهای پلید آنها نشان دهیم

دوشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۵

فرزند ایران

چو ایرانی توئی٫یزدان پرستی به نیك زیستی كنی٫باور به هستی

خرد در بر گیری ٫در انچه كاری خودا آزاد كنی از هر چه تازی

ز فرهنگ عرب خود را ندانی به ایرانی بودن٫ باور بیاری

به اندیشه كنی نیكی و پاكی به گفتارت كنی٫ رفتار به نیكی

كلام كوروش و داریوش ستایی به عشق میهنت ایثار نمایی

همه مردم٫دانی با هم برابر به آئین خودت٫آری تو باور

اهورای وطن باور بداری به نیك زیستن همه٫ فكرت گذاری

مفید و سربازِ راستین تو باشی نگهدار وطن٫ یارش تو باشی

كنی از هر چه ظلم٫ ایرانو پاكش گل شادی كاری٫ هر جای خاكش

گویند شازده توئی٫فرزند ایران وطن ایران بُود٫ شاه امینان

همه ما زاده از خاكِ ایرانیم ایران من بُود٫ شاه گرامیم

چو نیك زاده شوی در خاك ایران تو را شازده بگن٫ فرزند ایران

شنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۵

چرا عزاداری برای تازیان؟

چند روز پیش در خیابان های اطراف میدان شاه و 26 اسفند ( میدان جمهوری و میدان انقلاب فعلی ) داشتم قدم میزدم که یهو نگاهم به مسجد های حسینی یا همان هیئت ها که برای دهه عاشورا و تاسوعای حسینی پسر علی تازی افتاد هم خنده ام گرفت هم گریه خنده ام برای این بود باز یک مشت احمق و نفهم میان بیرون و میزنن تو سرشون و ادای میمون ها را در می آورند گریه ام برای این بود که واقعا ما ایرانی ها نادانیم و هیچی از این تازی های عوضی نمیدونیم آقا ما باید چیکار کنیم که در ایران عزاداری حسینی نکنند؟ مگر تازی ها عزاداری میکنند که ماها دومی باشیم؟ حسین عرب بود هیچ یک از اعراب سنگ حسین رو به سینه نمیزنن اونوقت توی ایرانی سنگ کی رو به سینه میزنی کسی که پدرش عوضی تر از خودش بود؟ حسین هرکی بوده برای اعراب بوده نه برای بقیه شماها اگر راست میگویید بروید عزاداری محمد رضا شاه بابک خرمدین میرزا کوچک خان ستارخان باقرخان رضا خان پهلوی و خیلی از سرداران ملی این کشور بهشتی را بکنید نه اینکه بروید عزاداری یک غریبه هی بزنید تو سرتون که چی بشه

ما اینقدر سردار ملی در کشورمان داریم که هرروزش باید عزاداری باشد برای سرداران مملکمون از اون نادرشاه گرفته تا همین آخری ها محمد رضا شاه پهلوی چرا عزاداری برای سرداران مملکت تازه باید خوشحال باشیم که چنین سردارانی داشتیم خاک برسرتون اصل رو بی خیال شدن رفتن سراغ فرع ملت نادان بروید همین شهرعزیزمون اهواز ببینید اعراب موقع عاشورا و تاسوعای حسینی چه میکنند؟ اونوقت همه چی میاد دستت

اعراب همشون سنی هستند همین عربستان که منشا اسلام همونجا بوده است علی رو به زور قبول دارند وای به حال بقیه اش شماهایی که شیعه هستید بروید عربستان نماز بخوانید ببینید چه برخوردی باشما میکنند شعیه ساخته خمینی یک اراجیف است موقع نماز خواندن سنی ها دست ها زیر شکم بسته است و کلاهی مثل یهودی ها بر سردارند و مهر ندارند که بر آن سجده کنند چون اعتقاد دارند زمین عربستان پاک است اونوقت شمایی که شیعه هستی یک مهر از ایران ببر آنجا سریع بر می دارند و پرتش میکنند آنطرفتر چند تا هم فحش بارت میکنند

این مسخره بازی ها را از محله هایتان جمع کنید کسی هم اگه خیلی ناراحته برود در خانه خودش با چکش اینقدر بزنه تو سرش تا بمیره تا به خیال خودش بهشتی شود این هیئت ها تمام سلاح های فرهنگی جمهوری حیوانات است هوشیار باشید چقدر دیگه بگم من؟

پنجشنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۵

اطلاعیه مهم

با درود بر هم اندیشان عزیز طی توافق هایی که با جناب دفتر نازیسم داشته ام قرار بر این شد که مقالاتی که در اینجا نوشته میشود به وبلاگ ایشان منتقل گردد این وبلاگ یک سری مشکلاتی دارد که یکی از مهمترین آنها درج نکردن این وبلاگ در آمار های ثبتی گوگل و جاهای دیگر است که توسط عده ای خرابکار و نفهم در ایران این اقدام صورت میگیرد که هر دفعه ثبت جدید میکنم کاری میکنند که ثبت پاک شود که ما میدانیم کار کدوم مرتیکه عوضی است در هر حال خوشحالم که به توافق رسیدیم

یک خبر جدید تری هم به دوستان بدهم با اینکه دیگر در تهران هیچ فعالیتی را ادامه نمیدهم و همه را به حالت تعلیق در آورده ام قصد دارم برای ادامه کارها به خارج از کشورم نقل مکان کنم و در آنجا ادامه فعالیت انجام دهم اما مژده به دوستانی که با من همراه بودند برایتان ترتیبی اثر میدهم که زمینه خروج شما از ایران فراهم شود تا در اروپا آزادانه فعالیت گروهی انجام دهیم دوستان جدیدتر هم میتوانند با من مکاتبه کنند تا صحبتهایی با دفتر نازیسم شود که در صورت رضایت ایشان زمینه خروج شما عزیزان فراهم شود این تنها گوشه ای از خدمت من به شما دوستان عزیز است

اما می ماند ناجی و حمید ( که همان آتش بان باشد ) آقای ناجی رو من چند ماهی اصلا از ایشان خبر ندارم ولی طبق گفته های خودشان احتمالا از ایران خارج شده اند یا شایدم در ایران هستند حالا کجا خدا میداند در هر صورت برایشان آرزوی سلامتی میکنم

اما حمید دیگر دستش کاملا باز است چون دیگر من نیستم که جلوی هوس بازی های او را بگیرم و تا میتواند افراد میهن پرست را هر بلایی که دلش میخواهد سرشان بیاورد طبق گفته های خودش احتمالا امسال یا سال دیگر به تهران کوچ خواهد کرد که این میتواند زنگ خطری برای افراد جدید تری باشند که هیچ شناختی از گذشته این آقا و ما ندارد

در هر حال پرونده ناسکا ( یا نسکا یا نسکافه فرقی به حال ما نمیکند ) برای ما چند همقطاری که در آینده ای نه چندان دور به هم ملحق میشویم بسته شده است و دیگر خوش نداریم آن را باز کنیم

سه‌شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۵

ملت بپا خیزید

ای ایرانی تباران منشنید اهریمن سیاهی و نادانی بر خاك پاك ایران زمینمان گسترانیده شده است از اهریمن ناسپاسی كه در درونتان حلقه زده است دوری و به جای آن مهرورزی و عشق و سپاسگذاری قلبی را نسبت به نیاكان ایرانی تبارتان كاشته وآنجاست كه با بازگشتی بزرگ به خود خود و هویت و ملیت ایرانی تان آرامش شجاعت عشق به میهن را در خود شعله ور خواهید دید و آنگاه خواهید دید پیروزی روشنائی و راستی بر تاریكی پلیدی و ترس و وحشت را شاد روان پدربزرگ میهن مان فردوسی گرانقدر پند خود را اینچنین سرود


ده آهریمنند این به نیروی شیر كه آرند جان و خرد را به زیر
بدو گفت كسری٫ده دیو چیست كزان خِرد را بباید گریســت
چنین داد پاسخ كه آز و نـــــیاز دو دیوند با زور و گردن فراز
دگر خشم و رشكست و ننگست و كین چو نمام و دوروی و ناپاك دین
دهم آنكه از كس ندارد سپـــــاس به نیكی هم نیست یزدان را سپاس


حال خود تفكر كنید كه آیا دلیل این همه نكبت خواری و پستی ملت ایران همین قبول جایگزینی ۱۰ اهریمنی نیست كه به جای نیك اندیشی در درون خود قرار داده ایم مسلم اینكه بله پس یاران به خود آییدماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است چرا كه خداوند حال هیچ ملتی را عوض نخواهد كرد مگر خود ملت بخواهد

یکشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۵

دو ملت رنجیده

دوستان حرفهایی را که در حین هر مطلبی میگویم درد و دلی بود با شما و تا ابد هم همینطور خواهد بود امروز در درد دو ملتی بگویم که مصیبت های مشابه ای دارند آری ایران و آلمان آنانی که اعتقاد به نژاد آریایی و حکومت مقدس آلمان نازی دارند می دانند چه میگویم

در آلمان قبل از اینکه نازی ها قدرتمند شوند حکومتی بود که نه چندان وضعیت خوبی داشت ولی روزگار را می گذراند این شرایط دقیقا مصادف است حکومت قاجار در ایران هر دو ملت یک درد داشتند یک مصیبت شوروی تزاری ها در ایران یهودیان در آلمان روز به روز بر دو ملت فشار می آوردند تا اینکه در آلمان انقلابی شد و هیتلر پیشوای قدرتمند نازی ها آمد آری او فرشته نجات آلمانی ها و هم نژادهایش بود در ایران هم همین اتفاق افتاد رضا خان پهلوی آمد همان شخصی که هر کسی اسمش را می شنید خود را خراب می کرد اما تا اینجا مسیر ها کمی عوض می شوند هیتلر به فکر کشور گشایی و نجات آریایی ها از دست یهودیان می شود درایران رضا خان به فکر خارج کردن بریطانیایی ها و شوروی تزاری ها و بعد ها کمونیست ها می شود اما در اینجا هیتلر کل اروپا را در تصرف دارد اما ایران نتوانست چرا که سالیان سال است که ملتش هیچ کاری نکرده اند

بگذریم کار به جایی رسید که رضا خان برکنار شد و پسرش آمد ضرب المثلی است که می گوید جگرها خون شود تا پسر دگر پدر شود این ضرب المثل هم در مورد پسر رضا خان هم صدق کرد در اروپا یهودیان و کمونیستها و امپریالیست ها که آمریکا هم باشد با دروغ و ترفند ها هدف مقدس هیتلر را خاموش کردند چند سال بعد از آن در ایران هم انقلاب شد و در ایران آن چیزی که باید قوت پیدا می کرد خاموش شد در آلمان دو دولت بود که بخشی از آن دست استالینی ها و بخش دیگری در دست یهودیان همچنین در ایران حکومت جمهوری اسلامی شد

آخوندیسم یهودیت کمونیسم امپریالیسم همشون از یک دسته هستند دو ملت بزرگ را به ذلت کشاندن ننگ بر انسان های ساده لوحی که فریب متفین را خوردند ننگ بر ساده لوحانی که گفتند خمینی بهتر از شاه است ننگ بر آنهایی که گفتند یهودیان بی گناه هستند

و تا به امروز دولت فدرالی در آلمان و جمهوری اسلامی در ایران هیچ تفاوتی باهم ندارند درد دو ملت باز یکی است

در آلمان یهودیان می چرخند در ایران آخوند ها و کمونیست های شوروی می چرخند دوباره روزی خواهد رسید که ملت های آریایی که ایران و آلمان هم باشند بر علیه همه آنها قیام خواهند کرد در ایران نایسونال سوسیالیست در آلمان نئو نازی ها باید قدرتمند شوند و این انقلاب را به دیگر جهانیان صادر کنند

به امید آن روز که بتوانیم هدف مقدس و بزرگ آدولف هیتلر را عملی کنیم

جمعه، دی ۲۲، ۱۳۸۵

آزادی توده زجر کشیده

دراین دنیای امروزی دیگر هیچ جای تردیدی نیست که دنیا برای نابودی ایران متحد شده است . البته جامعه ما از درون هم در حال نابودی است. تسلط سرمایه داران جنایت کار بر قشر زحمت کش و شریف کارگر و همین طور پیدایش افکار کثیف و اهریمنی بلشویکی و مائوئیستی در بین اقشار جامعه . اصولا بلشویسم دشمن معنوی انسان و بر مبنای براندازی اجتماعات بشری پایه ریزی شده و از آن طرف امپریالیسم که دست یک مشت پست فطرت که دری به تخته خورده و سرمایه افتاده دستشان را باز گذاشته تا به دیگران و مخصوصا گارگران ظلم کنند. مردم از زور گرسنگی به دزدی و چپاول روی آوردند دسته دسته در گوشه شهر جان می دهند آن هم به این جرم که از سر تقدیر در یک خانواده غیر سرمایه دار به دنیا آمدند.امنیت اجتماعی از بین رفته و هر روز در صفحه حوادث روزنامه ها خبر از تجاوز دسته جمعی به دختران و زنان است. احترام ها از بین رفته افراد حتی والدین خود را هم به قتل می رسانند .همه چیز شده است پول .این است عواقب امپریالیسم و بلشویسم .

ناسیونال سوسیالیست مکتبی است برای توده گرفتار مردم. ثروت و موقعیت کسب ثروت به شکل عادلانه پخش می شود به جوانان بهای بیشتری داده می شود جوان یا باید درس بخواند و بار علمی کشور را بالا ببرد یا کار کند و چرخ صنعت را بچرخاند در غیر این صورت باید تیر باران شود چون کشور جای الافی و خوش گذرانی نیست تمام خان هایی که با تسلط بر جان و مال مردم از آنها بهره می کشیدند در اماکن عمومی تیر باران می شوند همه باید از امنیت شغلی برخوردار باشند باستان گرایی جز فرهنگ مردم می شود وخلاصه در یک جمله کشور به جایی می رسد که حقش است .تمام این تعاریف در ناسیونال سوسیالیست می گنجد پس اگر شما هم عزت ایران را می خواهید به ما بپیوندید اگر چه هم جزو دسته ظلم گرا هستید عیبی ندارد چون درهای توبه همیشه باز است

چهارشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۵

مبارزه با امپریالیسم و بلشویسم

همان طور که گفته شد نازیسم با ثروت و رفاه مردم مخالف نیست و مثل بلشویسم اعتقاد ندارد که مردم باید همه در نکبت زندگی کنند. ولی قاعده ای برای ثروت اندوزی دارد .نازیسم سرمایه داری را ننگ بشریت و باعت فروریختن ارزش های انسانی می داند کارگر باید در سود شرکت یا کارخانه ای که کار می کند شریک باشد. البته امروز این قانون در مملکت ما اجرا می شود البته فقط در کتاب قانون آمده و اجرا شدنش در حد حرف و حدیث است. در کشور ما بیمه کارگر را هم با هزار دوز و کلک رد می کنند. در اقتصاد کنونی ایران که ریشه در امپریالیسم دارد یک هدف دنبال می شود و آن هم کار کشیدن تا آخرین نفس از کارگر با حداقل دست مزد .چون ایرانی هم آدمی نیست با پول کم بسازد برای همین صاحبان سرمایه در ایران از نیروی ارزان قیمت کار مانند افغانی ها و مهاجرین کشورهای حاشیه خلیج فارس استفاده می کنند و این می شود معضل بیکاری.

اما نظر نازیسم چیست؟ نازیسم عقیده دارد باید هر کسی با هر موقعیتی کار دلخواهش را انجام بدهد و درآمد زایی کند ولی با نظارت دولت تا یک وقت حرکات او صدمه ای به اقتصاد مملکت نزند. در یک کلمه نازیسم بهترین روش را سوسیالیسم می داند یعنی امور زندگی با نظارت ارکان دولتی . نازیسم امپریالیسم را به خاطر به برده کشیدن انسان ها قبول ندارد و با آن مبارزه می کند .امپریالیسم از مظاهر دموکراسی و لیبرالیسم است که ارزش های انسانی در آن اصلا مطرح نیست .با بلشویسم هم مخالف است زیرا بلشویسم دشمن معنوی انسان ها است و اساس آن دور کردن مردم از هویت اصلی آنها است . کمونیست در یک جمله خلاصه می شود که تا آخر عمر با بدبختی و نکبت زندگی کن همان طور که آثار آن را در کشورهای اروپای شرقی که تا قبل سال 1990 زیر نظر کشور کفر(شوروی) بودند می بینیم که امروزه مردم کشورهایی نظیر بلغارستان لهستان رومانی مردم برای نان شب خود هم معطل هستند . کسی که دم از کمونیست و بلشویسم می زند باید نابود شود چون هر بلشویک تیری است بر پیکره بشریت و موجب تنزل انسانیت است البته کمونیست دیگر نابود شده و مظاهر کمی از آن باقی مانده اما نباید غافل بود اما دشمن اصلی ما سرمایه داری است . هدف نازیسم مبارزه با امپریالیسم سرمایه داری و برده کشی انسان هاست و سر تیغ مبارزه خود را با سرکردگان این اصل شوم یعنی یهود و ایالات متحده و هم پیمانان اروپایی آنها نشانه می گیرد . ما برای آزادی می جنگیم

سه‌شنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۵

یهود و صهیونیست یکی هستند

بیایید نگاهی به تاریخ یهود بنداریم ببینیم که چقدر این قوم مورد نفرت خداوند است . می گویند قوم عاد و ثمود به فساد و کفر شهره بودند برای همین خداوند طوفانی عظیم کرد و آنها را نابود کرد . قوم لوط با اعمال خود عرش خداوند را به لرزه در می آوردند (در روایات دینی است که لواط یا همان همجنس بازی عرش خداوند را به لرزه در می آورد ) خداوند 3 فرشته نازل کرد برای عذاب . یونس پیامبر از دست قومش به شکم ماهی پناه برد. یوسف را در چاه انداختند و نقشه قتل برادر خود را کشیدند . موسی 40 روز رفت دنبال اعمال خود بازگشت دید که قومش گوساله می پرستند . به مریم مقدس تهمت زنا زدند و عیسی را به صلیب کشیدند . 2 بار نقشه قتل محمد پیامبر اسلام را کشیدند . خداوند در هر زمانی به گونه ای این قوم پست را عذاب داد .در دوران ما عذاب خداوند نازیسم است. همانطور که پیشوا در کتاب نبرد من و اکثر سخنرانی ها اعلام کرد او مامور خداوند است تا به زندگی این قوم پست پایانی بدهد و اصولا هر نئونازیست مردی است از طرف خداوند مامور مبارزه و از بین بردن یهود . کسی که انسان باشد لحظه ای با یهود کنار نمی آید اما امروزه یودیان پست فطرت در ایران به گونه ای خود را از اتهام مبرا می سازند و متاسفانه دولت هم از آنها حمایت می کند. آنها می گویند ما یهودی هستیم نه صیهونیست . می گویند ما دین داریم ولی آنها افراطی و ما آنها را قبول نداریم.این حرف برای فریب مردم عادی خوب است اما برای روشن شدن این نیرنگ نظر شما را به مطلبی جلب می کنم.

در اطراف بیت المقدس کوهی است به نام صیهیون .کوهی که یهود ادعا دارد محل زندگی داود و سلیمان پیامبر بوده و خوب خود را از پیروان آن پیامبران می دانند و به خود لقب صیهونیست دادند پس میبینید بین صیهونیست و یهود هیچ فرقی نیست و هر دو از یک قماش هستند. قومی پست و مورد نفرت خداوند که خداوند بزرگ نازیسم را مامور کرده تا به زندگی این قوم پایان دهد و هر کسی که از یهود طرفداری کند دشمن خداوند است . بلشویسم و امپریالیست هر دو مولود یهود هستند تا بتوانند به گونه ای انسانهای بیچاره را به بردگی بگیرند

شنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۵

ناسیونال سوسیالیسم به چه معناست؟

در این مطلب به بررسی چند مطلب مهم می پردازیم تا ذهن بعضی از دوستان را روشن کنیم. ابتدا از واژه سوسیالیست شروع می کنیم. سوسیالیست در معنای خود به معنی اداره کردن کشور به وسیله دولت و نظارت دولت بر همه ارکان دولتی و مردمی است. عده ای این مکتب را با بلشویسم اشتباه می گیرند. در بعضی از متون هم سوسیالیست را روش اداره کشور بدون حضور دین مطرح کردند و سوسیالیست ها را لا مذهب خوانده اند که این تفکر یک فکر ابلهانه است زیرا ما در اکثر حکومت های سوسیالیست دین را به عنوان عنصر مطرح کننده در زندگی مردم می بینیم اما خوب از دیدگاه سوسیالیسم دین به عنوان بازوی معنوی مطرح است نه بازوی اجرایی در کشور. سکولاریسم(جدایی دین از سیاست که به لائیکی هم معروف است) را می توان شاخه ای افراطی از سوسیالیسم معرفی کرد که حتی این عقیده را خود سوسیالیست های دو آتشه هم قبول ندارند. در سوسیالیست همه نوع آزادی وجود دارد مخصوصا آزادی اقتصادی و خوب اجازه سرمایه گذاری خصوصی به مردم داده می شود به شرط نظارت دولت تا فعالیت های افراد صدمه ای به اقتصاد کشور نزند . بعد می توان به آزادی مطبوعات و جلوگیری از سانسور خبری اشاره کرد در نظام سوسیالیست رشوه خواری مجازات سنگینی دارد و خوب قوانین سوسیالیسم از سنگین ترین و سخت گیرانه ترین مقررات جهان است که در آن پدر و برادر و فامیل معنا ندارد چون بزرگی کشور و پیشرفت مد نظر است .در سوسیالیسم هدف بهبود وضع زندگی قشر پایین جامعه که همیشمه مورد ظلم هستند است.

اما معنای ناسیونالیست چیست؟

ناسیونال در کل به احساسات مردم پیرامون کشور و خون و نژاد مطرح است و حساسیتی که مردم نسبت به سرنوشت کشور دارند و در وجود هر انسانی است حالا یکی آنقدر کم که نابودی خون و نژاد برایش کم اهمیت جلوه می کند و یکی هم آنقدر زیاد که برای سربلندی کشور و نژاد خود دست به پیکاری مقدس می زند (مانند پیشوا آدولف هیتلر که برای بزرگی نژاد آریا قیام کرد) اما خوب بحث اساسی ما نازیسم است. بحثی که اگر از منابع آگاه مطالعه نشود ممکن است باعث گمراهی انسان ها می شود و باعث سودجویی گروهی دیگر شود(مانند سودجویی یهودیان پست فطرت از تفکرات غلط مردم در مورد نازی ها) بعضی ها نازیسم را نژاد پرستی معرفی می کنند و آن را مظهر نژاد پرستی می دانند .بعضی ها هم آن را از مظاهر فاشیسم می دانند که کلا غلط است شاید نازیسم و فاشیسم با هم وجه مشترکی داشته باشند ولی در بعضی از اصول کلی متفاوت است. اصول نازیسم بر این است که پیشرفت مردم و کشور و هر گونه امور مادی و اقتصادی سیاسی فرهنگی اجتماعی بر اساس برتری نژادی .اما چه نژادی؟ امروزه مردم هر نژاد پرستی را نئونازیست می دانند اما این تفکر غلط هست زیرا هر کسی با هر قوم و نژادی می تواند ادعا کند که نژاد برتر است مثلا یک سیاه کثیف در آنگولا هم می تواند بگوید که نژاد برتر است .به این می گویند نژاد پرست اما نئونازیست به کسی گفته می شود که خود پیشوا آدولف هیتلر را ندیده است اما با تفکرات او انس گرفته و جذب کاریزمای مقدس هیتلری شده است و به راه راست گرویده و در راه تحقق آرمان های پیشوا تلاش می کند .نئونازیست و در کل مکتب نازیسم برای نژاد پاک آریا است و فقط یک آریایی می تواند نئونازی واقعی باشد . نازیسم دنیا را حق نژاد پاک آریا می داند و دیگر نژادها را غاصب معرفی می کند اما تشویق به کشتن و نسل کشی نمی کند بلکه می گوید نژاد های دیگر باید زیر نظر آریایی باشند

جمعه، دی ۱۵، ۱۳۸۵

خیلی بی انصافی

دیروز در جایی دیده بودم که خیلی وقت ها پیش وزیر دادستانی دولت آلمان جورج بوش را با آدولف هیتلر پیشوای آلمان نازی مقایسه کرده است و من از این بابت خیلی تاسف خوردم که چرا یک آلمانی چنین از رهبر محبوبش که اقتصاد آلمان رو در عرض سه سال قدرتمندش کرد بیچاره اگه هیتلر نبود که معلوم نبود آلمان الان در چه وضعی بود خیلی بی انصافی تف به روت بیاد این خیلی غیر منطقی است که بوش و پیشوای آلمان نازی را هم سنگ بدانیم

زمانی که هیتلر در سال 1933 در دفتر حزب مستقر شد بیش از 6 میلیون نفر آلمانی بیکار بودند در 1935 اين تعداد به زير 3ميليون نفر و حتی تا 1936 به زير يک ميليون نفر رسيد در سالهای رهبری هيتلر توليد صنعتی آلمان به اوج خود رسيد پس از افول اقتصادی سالهای 1930 تا 1932 سياست های اقتصادی هيتلر آن جريان رو به سقوط را وارونه کرد و به اين ترتيب صنعت آلمان بار ديگر دوران اوج خود را در سال 1929 تجربه کرد اما در مقابل رياست جمهوری جورج بوش نرخ بيکاری در ایالات متحده آمریکا نه تنها کم نشده بلکه همچنان به سيرصعودی خود ادامه می دهد. يک دهه پيشرفت اقتصادی آمریکا بعد از قدرت گرفتن بوش روندی معکوس پيدا کرده است توليد صنعتی کاهش يافته و کاهش مداوم ماليات ها که ثروتمندان را شاد کرده است

کسری بودجه حيرت آوری را برای مردم آمريکا به ارمغان آورده است اين مساله باعث شده چه مداخله دولت و چه خصوصی سازی دو برنامه ای که هر دو مورد نياز هستند با مشکل مواجه شوند به طور خلاصه در دوران بوش اقتصاد آمریکا به یک سقوط آزاد تن داده است تفاوت ها به همين جا ختم نمی شود هيتلر اتوبان ساخت و حمل و نقل آلمان و جهان را شکل داد پيشتاز ايده های نو بود جوانان منزوی مشاغل پرمنفعتی در رده های بالای حکومتی پيدا کردند که روزنه ای بود برای تخليه عقده های آنان از محرومیتشان به اين ترتيب اکثريت مردم آلمان از هيتلر با آن سبيل های کوچک مستطيلی که ديگر محاله مرسوم نخواهند شد ممنون بودند اما بزرگترين پروژه عمرانی دولت بوش يک استاديوم بيس بال در آرلينتگون تگزاس است در زمان بوش راه و ترابری و هواپيمايی آمريکا ورشکست شده اند و صنعت حمل و نقل امريکا وارد بحرانی ترين وضعيت خود در تاريخ امريکا شده است

می توان گفت اساسی ترين و بنيادی ترين تفاوت بين اين دو نفر در شيوه زندگی آنان است هيتلر يک مرد کاملا خودساخته بود او بدون هيچ کمکی از جانب پدرش از ميان فقر و فلاکت برخاست در سوی ديگر بوش صرفا با راهنمايی های پدرش و دوستان نفتی او که شايد خود نيز چندان از وجود آنها آگاه نباشد مسير زندگی اش را به سوی قدرت و ثروت هدايت کرده است جورج بوش جوان از همان ويژگی های ژنتيکی برخورداراست که سرنوشت برخی خاندان های هزار فاميل اروپايی مانند هاپسبورگ ها و رومانوف ها را رقم زد. در خانواده بوش جورج دبليو با آن چشمان پژمرده اش و آن طرز صحبت کردن بی حالش ، بوضوح فرزندی است که تمام ژنهای منفی پدر ومادر و اجدادش را به ارث برده است ماجرا هنوز ادامه دارد

هيتلر اولين کسی بود که ايده اتحاد اروپا را تحت يک نظام واحد پولی و سياست خارجی واحد مطرح کرد ايده ای که الهام بخش اتحاديه اروپايی امروز بوده است اما يکجانبه گرايی و خودمحوری بوش پيوستگی جهانی را از هم گسيخت هيتلر يک سخنران قهار و يک خطيب افسون کننده بود و به اين ترتيب توانست به توده های عظيمی از آلمانی ها جهت دهد و آنان را وادارد بازوی راست خود را در يک زاويه 45درجه نگه دارند و فرياد بزنند «هایل هيتلر» اما بوش استاد گندزدن به ادبيات انگليسی ای است که شکسپير و اليوت به آن تکلم می کرده اند ناتوانی او در به ياد آوردن کوچکترين سيلاب های کلماتی که بر زبان می آورد روشنفکران آمريکايی را وادار می کند گوشه لبشان را بالا ببرند و آنچه نيشخند خوانده می شود بر چهره هايشان نقش ببندد و البته در سياست های جنگ طلبانه هم تفاوت های هيتلر و بوش کاملا به چشم می آيد. هيتلر از تاخت و تاز و جنگاوری های هوايی لذت می برد و بوش از خليج فارس و آب بازی در آن کيف می کند هيتلر هميشه هراسناک بود اما بوش سردرگم و ابله است هيتلر هميشه اخم می کرد اما بوش اغلب پوزخندی بر گوشه لب دارد

امیدوارم که دیگر چنین آدم های احمقانه ای پیدا نشوند و چرت و پرت نگویند

پنجشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۵

مرگ بر آمریکا

صدام حسین که اعدام شد بسیاری از رازهای حکومتی خود را نگفت

سوالات زیادی مطرح است

چگونه میلیاردها دلار از سرمایه های صدام حسین در سال 2003 به خارج از عراق رفته است؟

چرا صدام حسین با حمله به ایران در سال 1980 وضعیت اقتصادی خود را در مرحله خطرناک قرار داده است؟

چرا به حمله به کویت تمامی محکومیت های بین المللی را به جان خرید؟

جواب ها برای من ساده است معادلات آمریکا و بریطانیا و اسرائیل

دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۵

بزرگترین دشمن اسرائیل و ایران که بود

اگر به خاطر داشته باشیم دو روز پیش مصادف بود با اجرای حکم اعدام برای صدام حسین رهبر عراق

به نظر من ملت عراق اشتباه کردند که بزرگترین مرد عرب را اعدام کردند البته خودم شک دارم که صدام حسین اعدام شده باشد یا نه و همچنین این که شاید بدل صدام حسین اعدام شده باشد در هر حال ملت عراق اشتباه کردند دلیل اشتباه این کار را بعدها خواهند فهمید کسانی که وجود میهن پرستی دارند و نفرت اسرائیل به دل دارند به خوبی میدانند که من چه میگویم نمیخواهم بگویم که صدام حسین به ایران حمله کرد و من این کار او را تحسین میکنم خیر چنین نیست صدام حسین یک شخصی بود که پوست هرچی آدم عوضی را کند یادمه که مادربزرگم که در اون موقع ها در آبادان بود تعریف میکرد روی دیوارها به زبان عربی می نوشتند که صدام حسین فی ضد العربیه میگفت صدام حسین هرچی شیعه بود رو کشت به خوبی میدانیم که شعیه ها فقط مختص ایران بعد از انقلاب خمینی هندی زاده است صدام حسین هر کاری را که کرده موجه بوده چرا که میدانست که حکومتی که بعد از شاه سرکار آمده کی است و چه موجوداتی هستند

حالا کاری به گذشته نداریم صدام حسین نباید اعدام میشد باید زنده می ماند و به او فرصت نوشتن کتابی در مورد خاطرات گذشته خود میدادیم این آمریکای عوضی و بریطانیای مارمولک نگذاشتند سریع اعدامش کردند صدام حسین کارهای خیلی خوبی انجام داد و همچنین چند خطای کوچک همه انسان ها خطاکار هستند از من گرفته تا اون ایهود اولمرت و جرج بوش خوبی های صدام حسین که مشخصه اشتباهاتش این بود که به ایران حمله کرد به کویت حمله کرد اینها باعث شد چهره صدام حسین پس از جنگ 8 ساله با ایران و همچنین کویت به جهانیان بد نشان داده شود و دلیل موجه ای برای حمله آمریکا به عراق باشد به خاطر داریم در حین جنگ ایران با عراق صدام حسین اسرائیل و عربستان را هدف موشک قرار داد اسرائیل به شدت از وجود چنین افرادی میترسید اول از شاه ایران دوم از صدام حسین عراق این دو کشور به ترتیب ابر قدرت خاورمیانه بودند واقعیت است اسرائیل از رفتن شاه ایران آسوده شد ولی حضور صدام حسین را به هیچ وجه تحمل نمیکرد صدام حسین هم مسلمان بود و به شدت ضد یهود و ضد اسرائیل حال با اعدام صدام حسین خیال اسرائیل کاملا راحت شد چون دیگر ابر قدرتی در خاورمیانه به غیر از اسرائیل وجود ندارد البته بعضی ها رجز خوانی میکنند که جمهوری حیوانات ایران ابر قدرت منطقه شده است این حرف دروغ محض است جمهوری اسلامی پهلوان پنبه است

و حالا دو روز پیش صدام حسین اعدام شد یادمه در شبکه العربیه در هر کدام از دادگاه هایش که توسط اشغالگران که همان آمریکا باشد اداره میشد میگفت من هر کاری کرده ام طبق دستور قرآن کریم بوده است مرگ بر ایران مرگ بر اسرائیل مرگ بر خائنین روزی که هم خواستند اعدامش کنند دستهایش را از پشت بسته بودند و اصرار داشت قرآن را در دستهایش قرار دهند و همچنین پارچه سیاه بر صورتش نگذارند تا با چشمانی باز از دنیا برود

صدام حسین قبل از اعدام باز گفت مرگ بر ایران مرگ بر اسرائیل مرگ بر خائنین

صدام حسین تکریتی اعدام شد و با احترام به زادگاهش در العوجه برده شد و به خاک سپرده شد و به عنوان رهبر فقید عراق از او یاد کردند