شاهنشاهان پهلوی

شاهنشاهان پهلوی

یکشنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۷

پنجاه و دو جنگ مهم ایران قسمت شانزدهم

جنگ گاوگاملا دفاع مردانه ژنرال آريو برزن در برابر سپاه اسكندر

بر پايه يادداشتهاي روزانه "كاليستنسCallisthenes " مورخ رسمي اسكندر، 12 اوت سال 330 پيش از ميلاد، نيروهاي اين فاتح مقدوني در پيشروي به سوي "پرسپوليس" پايتخت آن زمان ايران، در يك منطقه كوهستاني صعب العبور (دربند پارس، تكاب در كهگيلويه) با يك هنگ ارتش ايران (1000 تا 1200 نفر) به فرماندهي ژنرال «آريو برزن Ario Barzan » رو به رو و متوقف شدند و اين هنگ چندين روز مانع ادامه پيشروي ارتش دهها هزار نفري اسكندر شده بود كه مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داريوش سوم را شكست و فراري داده بود. سرانجام اين هنگ با محاصره كوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پاي درآمد و فرمانده دلير آن نيز برخاك افتاد. مورخ اسكندر نوشته است كه اگر چنين مقاومتي در گاوگاملاGaugamela (كردستان كنوني عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شكست مان قطعي بود. در "گاوگاملا" با خروج غير منتظره داريوش سوم از صحنه، واحدهاي ارتش ايران نيز كه درحال پيروز شدن بر ما بودند ؛ در پي او دست به عقب نشيني زدند و ما پيروز شديم. داريوش سوم در جهت شمال شرقي ايران فرار كرده بود و « آريو برزن » در ارتفاعات جنوب ايران و در مسير پرسپوليس به ايستادگي ادامه مي داد. دلاوري هاي ژنرال آريو برزن، يكي از فصول تحسين برانگيز تاريخ وطن ما را تشكيل مي دهد و نمونه اي از جان گذشتگي ايراني در راه ميهن را منعكس مي كند. آريو برزن و مردانش 90 سال پس از ايستادگي لئونيداس در برابر ارتش خشايارشا در ترموپيل، كه آن هم در ماه اوت روي داد مقاومت خود را به همان گونه در برابر اسكندر آغاز كرده بودند. اما ميان مقاومت لئونيداس و آخرين ايستادگي «آريو برزن» در اين است؛ كه يونانيان در ترموپيل، در محل برزمين افتادن لئونيداس، يك پارك و بناي ياد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته و آخرين سخنانش را بر سنگ حك كرده اند تا از او سپاسگزاري شده باشد، ولي از «آريو برزن» ما جز چند سطر ترجمه از منابع ديگران اثري در دست نيست.چرا؟. اگر به فهرست درآمدهاي توريستي يونان بنگريم خواهيم ديد كه بازديد از بناي ياد بود و گرفتن عكس در كنار مجسمه لئونيداس براي يونان هرسال ميليونها دلار درآمد گردشگري داشته است. همه گردشگران ترموپيل اين آخرين پيام لئونيداس را با خود به كشورهايشان مي برند: اي رهگذر، به مردم لاكوني ( اسپارت ) بگو كه ما در اينجا به خون خفته ايم تا وفاداريمان را به قوانين ميهن ثابت كرده باشيم( قانون اسپارت عقب نشيني سرباز را اجازه نمي داد). لئونيداس پادشاه اسپارتي ها بود كه در اوت سال 480 پيش از ميلاد، دفاع از تنگه ترموپيل در برابر حمله ارتش ايران به خاك يونان را برعهده گرفته بود.

پنجشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۷

بخش هایی از کتاب تلمود کتاب مقدس یهودیان و اسرائیل


تلمود نزد يهودیان امروز از تورات هم مقدس تر و مهم تر است. اينک به بخشهايي از اين کتاب توجه فرماييد:

1. «
هنگامي که خداوند امر کرد هيکل را خراب کنند خطا کرده بود. به خطاي خويش اعتراف کرده، به گريه در آمد و گفت: واي بر من که امر کردم خانه ام را خراب کنند. و هيکل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمايند. خداوند از اينکه يهود را به چنين حالي گذاشته سخت پشيمان است و هر روز لطمه به صورت خود مي زند و زار زار گريه مي کند. گاهي از چشمانش دو قطره اشک هب دريا مي چکد و آن چنان صدايي مي کند که تمام اهل جهان صداي گريه او را مي شنوند و آب هاي دريا به تلاطم و زمين به لرزه در مي آيد.

2.
قسمتي از شياطين، از فرزندان آدم هستند. آدم زني زشت داشت از شياطين به نام «ليليث» که مدّت 130 سال همسر آدم بود. شياطين از نسل او متولّد شدند!

3.
حوّا در اين مدّت 130 سال جز شيطان فرزندي نزائيد. زيرا او هم همسر يکي از شياطين شده بود... انسان مي تواند شيطان را بکشد به شرط اين که خمير نان عيد را نيکو به عمل آورد.(خمير نان عيد از خون غير يهوديان ساخته مي شود.)

4.
ارواح يهود از ارواح ديگران افضل است. زيرا ارواح يهود جزء خداوند است! همچنان که فرزند جزء پدرش است. روحهاي يهود نزد خدا عزيزتر است. زيرا ارواح ديگران شيطاني و مانند ارواح حيوانات است.

5.
بهشت مخصوص يهود است و هيچ کس به جز آنها داخل آن نمي شود. ولي جهنّم جايگاه مسيحيان و مسلمانان است و جز گريه و زاري چيزي عائد آنها نمي شود.

6.
پيامبري به نام مسيح نيامده است و تا حکم اشرار (غير يهود) منقرض نشود، ظهور نخواهد کرد. و هر وقت که او بيايد زمين خمير نان و لباس پشمي مي روياند. در اين وقت سلطه و پادشاهي يهود بازگشته و تمام ملّتها مسيح را خدمت خواهند کرد. آن زمان هر يهودي دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت.

7.
بر يهود لازم است که املاک ديگران را خريداري کند. تا آنها صاحب ملک نباشند و هميشه سلطه اقتصادي براي يهود باشد.

8.
پيش از آنکه يهود نفوذ و سلطه کامل خود را بدست آورد، لازم است جنگ جهاني برپا و دو ثلث بشر نابود شود.

9.
کشتن مسيحي از واجبات مذهبي ماست. و پيمان بستن با او يهودي را ملزم به ادا نمي کند. روساي مذاهب نصراني و هر که را دشمن يهود است بايد در روز سه مرتبه لعن کرد.

10. «
يسوغ نصراني»(حضرت عيسي عليه السلام) که ادعاي پيامبري کرده و نصاري گولش را خورند با مادرش مريم که او را از مردي به نام «باندار» به زنا آورده بود!! در آتش جهنّم مي سوزند. کليساهاي نصارا که در آن سگهاي آدم نما به صدا در مي آيند به منزله زباله خانه است.

11.
اسرائيلي در نزد خداوند بيش از ملائکه محبوب و معتبر است و اگر غير يهودي يک يهودي را بزند چنان است که به عزّت الهي جسارت کرده و جزاي چنين شخصي جز مرگ چيز ديگري نيست و بايد او را کشت.

12.
اگر يهود نبود، برکت از روي زمين برداشته مي شد، آفتاب ظاهر نمي شد و باران نمي باريد.

13.
همچنان که انسان بر حيوانات فضيلت دارد، يهود بر اقوام ديگر فضيلت دارد. نطفه اي که از غير يهودي منعقد مي شود، نطفه ي اسب است. اجانب (غير يهوديان) مانند سگ هستند و براي آنها عيدي نيست. زيرا عيد براي اجنبي و سگ خلق نشده است.

14.
سگ افضل از غير يهودي است. زيرا در اعياد بايد به سگ نان و گوشت داد ولي نان دادن به اجنبي حرام است. هيچ قرابت و خويشاوندي بين غير يهوديان نيست. مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتي است؟

15.
خانه هاي غير يهوديان مانند طويله است. غير يهوديان دشمن خدا و مثل خوک قتلشان مباح است. اجانب براي خدمت کردن يهود، به صورت انساني خلق شده اند

16.
خدعه کردن با غير يهودي منع نشده است. سلام کردن به غير يهودي اشکال ندارد؛ به شرط آنکه در خفاء او را مسخره کرده باشند.

17.
چون يهود با عزت الهيه مساوي هستند، تمام دنيا و هر چه در اوست ملک آنها مي باشد و حق دارند که بر آن تسلط کامل يابند. دزدي از يهودي حرام است. ولي از غير يهودي جايز مي باشد. چون اموال ديگران مانند رملهاي درياست و هر کس زودتر بر آن دست گذاشت، مالک آن است.

18.
يهود مانند زن شوهر دار است. همچنان که زن در منزل به استراحت مي پردازد و شوهر خرجي او را مي دهد، بي آن که در کارهاي خارج از منزل با او شرکت کند، يهود هم به استراحت پرداخته، ديگران بايد آنها را روزي بدهند.

19.
هرگاه يهودي و غير يهودي شکايت داشته باشند، بايد حق را به جانب يهودي داد. اگر چه باطل باشد.

20.
ربودن اموال ديگران به وسيله ربا مانعي ندارد. زيرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غير يهودي امر مي فرمايد. به کساني که يهودي نيستند قرض ندهيد. مگر آنکه نزول بگيريد... ما مأموريم که به آنها ضرر برسانيم.

21.
حيات و زندگاني ديگران مال يهود است. چه رسد به اموال آنها! هرگاه غير يهودي از يهودي پول بخواهد بايد آن قدر از او ربا گرفت تا تمام دارائيش را از دست بدهد.

22.
غير يهودي را هرچند صالح و نيکوکار باشد، بايد کشت.

23.
حرام است غير يهودي را نجات بدهيد. حتي اگر در چاهي بيفتد بايد فورا سنگي بر در آن گذاشت! اگر يکي از اجانب را بکشيم مانند اين است که در راه خدا قرباني کرده ايم.

24.
اگر يک نفر يهودي کمکي به غير يهودي کند، گناهي نابخشودني مرتکب شده است.

25.
تا مي توانيد غير يهودي بکشيد و اگر دستتان به کشتن او رسيد و او را نکشتيد مرتکب خلاف شده ايد. هلاک کردن مسيحي ثواب دارد و اگر کسي نمي تواند او را بکشد لا اقل سبب هلاکتش را فراهم نمايد.

26.
تعدي کردن به ناموس غير يهودي مانعي ندارد. زيرا آنها مانند حيوانات هستند و حيوانات را زناشوئي نيست. يهودي حق دارد زنهاي غير يهودي را به غصب بربايد و زنا و لواط با غير يهودي عقاب و کيفري ندارد.

27.
برما لازم است که با نصارا مانند حيوانات برخورد کنيم. کليساهاي آنها خانه گمراهان است و خراب کردن آن ها ضروري و واجب است.

28.
ملّت برگزيده خداوند مائيم. لذا براي ما، حيوانات انسان نمايي خلق نموده است. زيرا خداوند مي دانست که ما احتياج به دو قسم حيوان داريم. حيوانات بي شعور و غير ناطق؛ مانند چارپايان. و حيوانات ناطق و باشعور، مانند مسيحيان و مسلمانان و بودائيان. خداوند براي اينکه ما بتوانيم از همه آنها سواري بگيريم، ما را در جهان متفرق ساخت. لذا بايد دختران زيباي خود را به پادشاهان و وزرا و شخصيتهاي برجسته غير يهود به تزويج در آوريم تا بوسيله آنها بر حکومتهاي جهان تسلط داشته باشيم