اگر جمهوری طلبان خود را مصدقی بدانند، آنگاه با این تناقض روبرو میشوند که مصدق خود شازده ای قاجاری و وزیر و وکیل سوگند خورده ی پادشاهی پهلوی بود. و هرگز سخنی از نظام جمهوری به میان نیاورد.
- اگر مصدقی نباشند پس جمهوری مورد نظر آنان ملی (الیته از نوع مصدقی)نبوده و چپگرا و خلقی به شمار میرود. در این جمهوری اثر و خبری از آزادی نخواهد بود. و مانند نوع مجاهدین خلق، رییس جمهور از پیش تعیین شده است!
- پرچم شیروخورشید نماد پادشاهی است و جمهوری طلبان نمیتوانند در پشت آن پنهان شوند. آنها باید بروند درفشی من دراوردی برگزینند.
- جمهوری مورد نظر ایشان ایران را ایرانستان و سرانجام تجزیه خواهد کرد زیرا در مردم سالاری کذایی قومها میتوانند در همه پرسی ها رای به جدایی دهند.
- جمهوری طلبانی چون محسن سازگارا که سلطنت را قرون وسطایی خوانده اند در برابر حقیقت وجودی پادشاهی های اروپایی و نیز پادشاهی ژاپن و حتا پادشاهی های تایلند و مراکش که مردمانی با رفاه و آبادانی بسیار دارد، کیش و مات هستند.
و جالبست که بیشتر جمهوری طلبان(غیر مجاهد) نه به گرد ابوالحسن بنی صدر ، نخستین رییس جمهور آمده اند بلکه پل پیروزی خود را در واپسین پور پهلوی میبینند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر