در روز های اخیر پخش خبر ها و موضعگیری هایی درباره ی احتمال حمله به مراکز وابسته به صنایع اتمی، نظامی و تاسیسات زیر بنایی ایران در رسانه های خارجی شدت گرفته است. این اظهار سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که: "ایران از عمل به تعهدات بین المللی خود طفره رفته و به این جهت جامعه بین المللی به افزایش فشار بر این کشور ادامه خواهد داد"، واکنش منفی تروئیکای اروپا به توافق ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین موضع این کشور ها مبنی بر اینکه "جامعه جهانی تنها نیازمند شفافسازی گذشته برنامه اتمی تهران نیست، بلکه باید اطمینان کامل حاصل شود که تهران نه اکنون و نه در آینده هیچ طرحی برای دستیابی به تسلیحات هستهای نخواهد داشت"، احتمال بسته شدن پرونده هسته ای ایران ازطریق دیپلماتیک را روز به روز کمتر میکند. این در حالیست که محمود احمدی نژاد موضوع را تمام شده تلقی و ادعا کرده بود که: «از نظر ما موضوع تمام شده است و پرونده ی هستهای ايران به آژانس برمیگردد؛ چرا که بیدليل به شورای امنيت رفته بود».
جامعه جهانی رژیم حاکم بر ایران را متهم میکند که اصرار آن بر ادامه غنی سازی به بهانه تامین سوخت نیروگاه هایی که هنوز وجود خارجی ندارد، سرپوشی است که این رژیم بر هدف اصلی خود که ساختن بمب اتمی است میگذارد. تولید و در اختیار داشتن بمب اتمی توسط جمهوری اسلامی خط قرمزی است که جامعه جهانی بخصوص آمریکا و چند کشور اروپایی تعیین کرده اند و بنظر می رسد که حاضرند به هر وسیله ای ولو جنگ، عبور رژیم ملایان از آن را غیرممکن سازند. ظاهر امر نشان میدهد که سران آمریکا و چند کشور اروپایی باین نتیجه رسیده اند که ایران بزودی قادر خواهد بود اورانیوم لازم برای ساختن یک یا چند بمب اتمی را تولید نماید. بنا بر این شایعه بمباران تا 2500 هدف در ایران روز بروز قوت میگیرد.
به نوشته نشریهی نیویورکپست: «ارتش اسراییل در تمرینهای نظامی خود برای حملهی احتمالی به تأسیسات هستهای ایران، حریم هوایی سوریه تا مرز ترکیه را نقض کرده است".
شبکهی فاکس نیوز خبر میدهد که تصمیم اخیر مقامات آلمان برای پایان دادن به همکاری خود در یک تحریم جدید علیه ایران موجب شده است که طیف گستردهای از مقامات واشنگتن به بررسی سناریوهایی برای یک حملهی نظامی به ایران بپردازند.
روزنامه ایندیپندنت مینویسد: «در پی هشدار ژنرال پترائوس، فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق، بریتانیا نیروهایی را به مناطق آسیبپذیر مرز ایران انتقال داده است. همچنین نشانهای از یک رویارویی قریبالوقوع با ایران دیده میشود. نیروهای مذکور ۳۵۰ نفری، شامل گردان ۲۵۰ نفرهی کینگز رویال هوزار هستند که قبلا به آنها اطلاع داده شده بود در هفتهی آینده به بریتانیا باز میگردند».
برنار كوشنر وزیر خارجه فرانسه اعلام کرده است: "خود را برای بدترین گزینه یعنی جنگ آماده میكنیم". گفته میشود رئيس جمهور فرانسه اطمينان دارد که ايران ميتواند بزودی به توليد بمب اتم دست يابد و موضع گيری بسيار شدید وی عليه فعاليت های اتمی ايران، نتيجه اعتماد به اطلاعات و اسنادی است که دراختيار او قرار گرفته است. دولت آلمان نیز اگرچه رسماً مخالف سناریوی حمله ی نظامی به ایران است، اما در عمل مانع آن نخواهد شد.
روزنامه گاردین شروع جنگ مستقیم با ایران را در آینده نزدیک ممکن میداند و از قول یک تحلیلگر امنیتی مینویسد: «تصمیم حمله، چندی پیش گرفته شده است. این حمله در دو مرحله صورت خواهد گرفت. مرحله اول این است که حتی اگر یک نارنجک دودزای ساخت ایران در عراق پیدا شود، عاملی برای دخالت ایران در آن کشور به حساب می آید و آمریکا در یک تعرض تاکتیکی، به اهداف نظامی حمله خواهد کرد. مرحله دوم هم این است که بوش تصمیم گرفته است که یک حمله استراتژیکی علیه تاسیسات هسته ای ایران تا قبل از سال آینده انجام دهد. او در حال مذاکره با برخی کشورهای سنی مذهب نیز می باشد».
در مقابل این همه نشانه ها و علائم، خطر بروز جنگ مسئولان نطام و فرماندهان نظامی ایران اظهار میدارند که جنگی علیه ایران در کار نخواهد بود و در صورت وقوع چنین جنگی، دشمنان ضربات سختی را متحمل خواهند شد. احمدی نژاد میگوید: «من در بعضی از جلسات به این دوستان میگفتم که من یک مهندسم و مسائل را تحلیل و استدلال میکنم. به آنها میگفتم که دشمنان جرأت جنگ کردن با ما را ندارند. برخی حرف من را زیر سوال میبردند ولی من برای آنها دو دلیل میآوردم؛ اول اینکه به آنها میگفتم من مهندسم، اهل حساب و کتاب هستم، جدول میکشم، ساعتها فرضها را مینویسم، رد میکنم، استدلال میکنم و با استدلال برنامهریزی میکنم و به پیش میروم، آنها قادر نیستند برای ایران مشکلی ایجاد کنند. دومین دلیلی که من برای آنها میآوردم این بود که من حرفهای خداوند را باور کردهام. خداوند گفته است کسانی که در راه درست حرکت میکنند پیروز میشوند. رهبر عزیز ایران ایستادهاند و حرف خداوند را گوش میکنند و قبول دارند. شما چه دلیلی دارید که خداوند به وعدههایش عمل نکند؟».
ظاهرآ رهبر و غلام حلقه بگوش او احمدی نژاد، در پناهگاه های امن خود هیچ هراسی از بمباران مملکت ندارند. حال آنکه اگر بمباران با وسعتی که صحبت آن میشود انجام گیرد طی آن، هزاران نفر جان خواهند داد، مراکز صنعتی و زیربنایی مملکت نابود خواهد شد و احتمالا عده ای فریب خورده که هم اکنون نیز از طرف نیروهای بیگانه تقویت میشوند در مناطق شرق، غرب و جنوب ایران دست بماجراجویی زده، بکمک خارجیان تمامیت ارضی کشور را بخطر خواهند انداخت.
سران نظام جمهوری اسلامی براه انداختن جنگ را یکبار تجربه کرده اند. از طرف دیگر اثرات ناشی از جنگ پیشین هنوز در وجود هزاران انسان معلول، شهر های مخروبه، مردم آواره از خانه و زندگی خود و بالاخره مراکز بمباران شده صنعتی و نفتی همچون زخم هایی کاملا التیام نیافته، همچنان برجاست. آنان که روزی جوانان و حتی کودکان این مملکت را با کلید پلاستیکی بهشت به میدانهای مین گذاری شده میفرستادند و بظاهر امام زمان را سوار بر اسب در میدان های جنگ به نمایش گذاشته بودند امروز در مقام های حساس مملکت قرار دارند. «سرداران» جنگ در آنزمان اکنون به سرمایه داران بزرگی تبدیل شده اند که بار خود را بسته اند و چنانچه احساس خطر کنند در خارج از ایران به زندگی مرفه خود ادامه خواهند داد ولی امروز بدون اینکه خود را موظف به کوچکترین جوابگویی به مردم بدانند، کماکان بی اعتنا به سرنوشت آنان به اقدامات خطرناک خود ادامه میدهند.
در این زمان حساس که خطر جنگ موجودیت مملکت ما را تهدید میکند سرنوشت کشور بدست عده ای مجنون و نادان افتاده است که با دنیای واقعی بیگانه اند و با ادعای ارتباط با خدا و این اطمینان واهی که قدرت های جهانی "قادر نیستند برای ایران مشکلی ایجاد کنند"، با مسائل روبرو میشوند. باید قبول کرد که داشتن بمب اتمی توسط دیکتاتوری جمهوری اسلامی عواقب نامعلوم و چه بسا خطرناکی برای صلح جهانی خواهد داشت و تنها راه جلوگیری از وقوع جنگ و در صورت وقوع، توقف آن کنارگذاشتن هرچه زودتر این حکومت و تشریک مساعی با جامعه جهانی برای پیدا کردن راه حل های منطقی است. رهبران جمهوری اسلامی که تقریبا در همه زمینه ها حقوق مردم ایران را پایمال میکنند در اینمورد بطرز مضحکی خود را طرفدار حفظ حقوق و منافع ملت ایران قلمداد میکنند. آنها با سیاست های تنش آمیز و جاهلانه خود در واقع به عنوان جاده صاف کنان قدرت های جهانی که مدت ها است در پی دست یابی به ذخائر نفتی ایران و دخالت در سرنوشت کشور ما هستند، عمل می کنند. نهضت مقاومت ملی ایران از یک طرف اعلام میکند که با هرگونه حمله نظامی به ایران مخالف است و نتیجه آن را برای کشور و چه بسا کل منطقه فاجعه آمیز میداند و از طرف دیگر برخلاف کسانی که از هم اکنون به طور ضمنی ساز پشتیبانی از جمهوری اسلامی در صورت وقوع جنگ را میزنند و بدین ترتیب این حکومت را در ادامه اقدامات مخرب خود تشویق میکنند، مبارزه برای جلوگیری از فاجعه جنگ را از مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم تا برکناری آن و برای استقرار حکومتی که تضمین کننده واقعی حقوق و آزادیهای مردم و حافظ استقلال و تمامیت ارضی ایران باشد، جدا نمیداند.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران