شاهنشاهان پهلوی

شاهنشاهان پهلوی

سه‌شنبه، دی ۱۹، ۱۳۹۱

جاده صاف کن خمینی که بود؟ بخش نخست




یکی از فلاسفه می گوید آن کس که حقیقت و واقعیت ها را نمی داند طبعاً نادان است. اما آن کس که می داند و نمی گوید تبهکار – مغلطه گر و خائن است. لذا آنچه را که از شاپور بختیار می دانم در اختیار شما قرار می دهم هر چند گروهی را خوش نیاید.
وقتی می خواهیم شخصیت شاپور بختیار را مورد پژوهش و بررسی قرار دهیم، حکم معمول و رسوم ، ایجاب می کند رفتار و کردار و منش او را از زمان های خیلی دور آغاز کرد تا بتوانیم به نتیجه صحیح دسترسی پیدا کنیم. شاپور بختیار در مصاحبه با شیکا گو تریبون گفت طرفداران سلطنت در خارج از کشور کسانی هستند که در فساد و شکنجه دوران شاه شرکت داشتند و سال ها از رژیم شاه سود برده اند. من ( یعنی شاپور بختیار ) طرفداری افراد بد نامی مثل سلطنت طلبان را نمی خواهم. آن ها می توانند مخفیانه بمن کمک کنند لیکن نمی خواهم در صف اول جبهه در کنار من باشند. این اظهار شاپور بختیار بسیار قابل تأمل وتفکر است. شاپور بختیار فحاش بد دهن در هر فرصتی که یافته است سلطنت طلبان را به فحش و رسوائی و تهمت کشیده است حتی طرفداری سلطنت طلبان از خودش را ننگ و عار می داند. ولی جای خوشبختی است که اقلاً پول آن ها را آن هم بشرطی که زیر میزی و محرمانه به او رسانده شود می پذیرد و عار و ننگ نمی داند.

شاپور بختیار طرفدار و پیرو آیت الله شریعتمداری و محمود طالقانی توده ای بیوطن بود جالب است آخوند شریعتمداری او را خوب شناخته بود و شاپور بختیار را خبیث نامیده بود.
شاپور بختیار اعتیاد زیادی به الکل و تریاک داشت بنا بقول یکی از مقامات امنیتی در زمان نخست وزیری هم ابائی از این کار نداشت. مسئله اعتیاد او به تریاک در اسناد سفارت امریکا هم اشاره شده است. بنا بقول اطرافیانش شاپور بختیار در طول روز یا خمار بود و یا نشئه.
وقتی پرونده فعالیت های اجتماعی و سیاسی شاپور بختیار را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم او براستی یک مهره و آلتی بود که دولت های خارجی بموقع از او استفاده می کردند. در نشریه رایگان شماره 74 نوشته شده است صدام حسین می خواست تاج بر سر بختیار بگذارد و او را بقدرت برساند تا بوسیله او سر زمین عربی یعنی خوزستان را از ایران جدا سازد.

شاپور بختیار درمصاحبه با رادیو صدای امریکا در سال 1363 خورشیدی اظهار داشت روزی که از ایران خارج شدم 1500 دلار داشتم که تمام مایملک من بود. وقتی جلوی تلویزیون آمدم یک عده ایرانی به من تلفن کردند از من شماره حساب خواستند، حدود یک ماه و اندی دو میلیون دلار به حساب من ریختند. بقول معروف عاقلان دانند.

همین بختیار کذاب دروغگو در مصاحبه با روزنامه صبح ایران در مهر ماه سال 1363 ضمن آه و ناله از بی پولی می گوید برای صرفه جوئی در هزینه،، چاپ نشریه قیام ایران را از فرانسه به آلمان منتقل کردیم. پرسش اینجاست نشریه قیام ایران که شماره اول و دوم آن بفاصله 50 روز آن هم در 30 صفحه کوچک منتشر شده است، تفاوت چاپ آن در فرانسه و آلمان چقدر است ؟ که نهضت مقاومت و بختیار از تأمین آن عاجز بوده اند ؟ آن ایرانیانی که بقول بختیار ظرف یکی دو ماه دو میلیون دلار بحساب او ریخته بودند کجا بودند. در اخبار منتشره در رابطه با قتل شاپور بختیار آمده است او در خانه مجللی زندگی می کرده است. ظاهراً آن خانه آن قدر بزرگ بوده است که پلیس داخل خانه از سر و صدای جریان قتل بختیار و دستیارش مطلع نشده است. سوال دیگری که مطرح است اینجاست. آدمی که با 1500 دلار از ایران فرار کرده است از کدام امداد غیبی خانه ای چنان مجلل را خریداری کرده است ؟ آیا ایرانیانی که بنا به اعلام بختیار ظرف یک ماه دو میلیون دلار به حساب او ریختند برای هزینه مبارزه نجات ایران بوده و یا برای خرید خانه شخصی مجلل بوده است ؟؟ علاقه دارم بحث را قدری بیشتر ادامه دهم. شاپور بختیار که در مصاحبه اش واژه مایملک را بکاربرده است بدین معنا است که او هیچ مال منقول و غیر منقولی به استثنای همان 1500 دلار نداشته است. خود نامردش از یک طرف پولهای ایرانیان و بعداً هم دلار های بی حساب صدام حسین را بالا می کشید و صرف خانه و مشروب و دود و منقل اش میکرد و از سوی دیگر آدم هایش بتأسی از رهبرشان هر چه دستشان رسید چاپیدند. چنانچه بنا به نوشته روزنامه اعدام از جراید وابسته به شاپور بختیار تیمسار هاشمی صد ها هزار دلار از پولهای نهضت مقاومت را برداشت و به امریکا فرار کرد. تیمسار هاشمی همان کسی است که به اتفاق قربانی فر با نام مستعار سوزنی سازمان اطلاعات شاپور بختیار را تحت نام ساب را در سال 1359 در اروپا تشکیل داد. از خاطرات مبارزاتی گذشته ام بگویم این جرثومه قربانی فر که تازه پست سازمان اطلاعات بختیار را عهده دار شده بود اگر کسی سخن و یا مطلبی برعلیه شاپور بختیار می گفت و یا می نوشت او را تهدید می کرد که فلان و فلان می کند. همان تهدید ها سبب شد که در آن زمان در صدد جمع آوری مطالب در مورد شاپور بختیار بر آمده و افشا گری کردم که قسمت کوچکی از آنها را طی چند هفته گذشته ملاحظه کرده اید و چند هفته دیگر هم ادامه خواهد داشت. در مورد بی بند و باری تشکیلات شاپو ربختیار باز طبق نوشته نشریه رایگان شماره 151 نوشت. مهندس خادم یار و هم رزم شاپور بختیار مبلغ کلانی را برای چاپ و خرید کتاب و اوراق مطبوعاتی به حساب شخصی خودش واریز کرد و بعد مثل آب به زمین فرو رفت و ناپدید شد. نمونه دیگر بی بند و باری دستگاه شاپور بختیار مربوط می شود به مسئول شاخه نظامی نهضت مقاومت بنام امیر شهردار که گویا تمامی حقوق و هزینه افسرانی را که از موضع نهضت مقاومت ملی دفاع می کردند را برداشت و فرار را بر قرار ترجیح داد.
یکی دیگر از کار های جلف و پست شاپور بختیار این بود که طی پیامی می گوید او با سرمایه قلیلی فعالیتی را اداره می کند که به هیچ جائی نمی رسد مگر اینکه از امریکا تأمین مالی و راهنمائی عملیاتی دریافت دارد. بختیار اضافه می کند اگر بکمک امریکا دست نیابد احتمالاً به کشور های عرب خلیج فارس روی خواهد آورد. بالاخره دیدیم شاپور بختیار سر از عراق در آورد و زیرحمایت صدام حسین قرار گرفت.

هیچ نظری موجود نیست: