شاهنشاهان پهلوی

شاهنشاهان پهلوی

سه‌شنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۲

میهن سالاری به زبان ساده - بخش 4



23- نابرابری ،ناعادلانه است اما از آن بدتر برابری میان رای یک میهن پرست و یک جهان وطن است!! چرا نباید میان یک ایران دوست دانا با یک ایران نشین نادان فرقی باشد؟
24- هرچه بیشتر کاوش میکنم بیشتر در می یابم که پیوندی نهانی میان طیفهایی از جمهوری طلبان با تجزیه طلبان در میان است. خود دانید!!
25- ایرانشاهی (سروری ایران بر جهان) بر پایه میهن سالاری ، و آن بر بنیاد کیان بانی، و آن بر سنگ بنای مردم داری، و پایبندی ایرانیان به فرهنگ و ایین شهریاری بوده است.
26- یک زمان توده ای بودن نشانه ی روشنفکری بود، و امروزه جمهوریخواه بودن! گویا نیم قرن دیگر بایسته است زمان بگزاریم تا دو دلاریمان بیفتد!! نمیدانم چرا وقتی کم میاورند به من میگویند: مردم باید تصمیم بگیرند. /انگار که 1) تا حالا من تصمیم میگرفتم2) من جزو مردم نیستم3) مردم هم خیلی اهل پژوهش و بررسی و میهن دوستی بوده اند.4) تا اکنون تصمیمات درستی گرفته اند!!
27-  از دیدگاه میهنسالاری حتا 99/99 % مردم هم نمیتوانند و حق ندارند آرمانها و نمادهای ملی و کیانی را زیر پا نهند. میهن نباید قربانی نادانی و بوالهوسی ملت شود.
آزادی بدون آزادگی = هرج و مرج
یک نشانه برتری میهنسالاری بر مردمسالاری این است که مردم فدای میهن بایدشوند نه وارون آن!
یک نمونه از بی خردی مردم سالارانه: در تهران از پیچ شمیران تا تجریش به نام ابرمردی بود (کورش بزرگ)که اینک به نام یک میهن ستیز (علی شریعتی) نهاده شده است.
تا زمانی که مردم ما به جای جهانبینی ناب ایرانی به دنبال دهانبینی ضد ملی باشند، روزگار سیاهی خواهند داشت. میهنسالاری کیانی پرتویست بر این تیرگی...
28- نهاد میهنسالاری کیانی با چشمداشت به سه گزاره است: زرتشت. کورش. فردوسی
  • عوام سالاری و جمهوری ردیه ای است بر این سه ابرمرد ایران زمین.
  • میهن سالاری دربردارنده ی آگاهی رسانی به مردم ایران برای آبادانی کشور پر افتخاریست که در تاریخ همتا ندارد.
  • 29- مشروطه یک امر کلی است که حتا در جمهوریت نیز وجود دارد. مشروطه یعنی محدودیت و تعدیل قدرت. !باید درباره این مسئله فکر کرد که ایا این برابری رای دستکم در زمینه حساس سیاسی و نه اجتماعی (مانند شوراهای شهر)ناعادلانه است یا نه؟ من در نوشتاری دیگر به اینها میپردازم.میخواهم از زبان همه شما بدانم که در این سه دهه چند درسد ملت کنونی ایران از سواد و شعور و میهن پرستی برخوردار است؟ به من امار بدهید.
    ارج گزاری به ملت به معنای تعریف و تمجید دروغین از آنها نیست بلکه من چون مردم را دوست دارم شدیدترین انتقاد را از آنها میکنم تا به خودشان بیایند.
    30-چرا شما جمهوری طلبان متوجه نمیشوید که میان نهاد و فرد تفاوت است؟ من نیز هر نوع جمهوریت را رد میکنم زیرا فراوان روسای فاسد جمهوری در سراسر دنیا بوده اند!!!!!چه تضمینی دارید که رییس جمهور جنابعالی نیز دیکتاتور نشود؟ جمهوری را برابر با مردم داری و دموکراسی و پادشاهی مشروطه را برابر با ارتجاع و سلطان بازی میدانید. چشم به روی پادشاهی های اروپایی بسته اید و میهراسید یک نقد جدی روی نوشتارهای من داشته باشید .زمانی که ملتی کشورش را خراب میخواهد چه باید کرد ؟! همان بهتر که در کشوری مردمی ویرانگر نباشند. دستکم جانداران و فضای سبزش نابود نمیشود!!!
    31- کسانی که پادشاهی مشروطه را یکسره رد میکنند در واقع ناآگاهی خود را از جامعه شناسی و علوم سیاسی نشان میدهند و کینه ای بیجا دارند زیرا هرگز نمونه های اروپایی را در نظر نمیگیرند. فدرالیسم نیز بسیار جای بررسی دارد و یادتان باشد که ان کشورها مثل ایران پان ترک و پان کرد و پان عرب و .... ندارد.
    سپاسگزار میشوم کسی راهنمایی کند که آش جمهوری ایرانی را (اعم از فدرال و دموکراتیک و...) چه کسانی پخته اند؟ نظریه پردازان کیستند و چه برنامه و قانونی دارند؟؟
    32-از آنجا که نسل پیشین به اصطلاح روشنفکر، نخست شورش مینمود و سپس اندیشه میکرد، و سرانجام اشتباهش را نمی پزیرفت، بنابراین باید بی هیچ پیشداوری، به بررسی مردم سالاری در زمینه ی فلسفه و علوم سیاسی و اجتماعی بپردازیم.به امید درخشش خردهای خفته!
     # پرسش: کدام مردم؟
    آیا مردم سالاری نگره ای همگن و استاندارد است که بی کم و کاست برای همه ی کشورها کاربرد دارد؟
    آیا برای مثال و نمونه ، مردم ایران همه در یک رده از دانش و فرهنگ و میهن دوستی جای دارند که حق رای و گزینش ایشان برابر باشد؟
    اگر در یک همه پرسی به شیوه ی سومالی، مردم در هر گوشه رای به تجزیه ایران دادند باید ارج و گردن نهاد؟!!!
    پاسخ شما چیست؟

    هیچ نظری موجود نیست: