دوستان عزیز مدتیست که ایمیل های نادرستی برای تهییج ما ایرانیان به راه نادرست، از اینجا و آنجا میرسد که گفته میشود قرار داد گلستان یا ترکمانچای 99 ساله بوده و اینروزها به اتمام رسیده و حالا باید آن سرزمین ها را از روسها و یا دیگران پس بگیریم و چون ما را می شناسند که اهل تحقیق و مطالعه نیستیم، میدانند که زود گول میخوریم ، همانطور که میبینید بسیاری باورکرده اند و دست بدست میچرخانند و گاهی هم دم از تاریخ دانی میزنند که باید چنین و چنان کرد و این باعث میشود که ما ایرانیان را جهانیان آدم های نا آرامی بدانند و باور کنند که مردمی متجاوزیم. این بخش از معاهده گلستان را از ویکی پدیا گذاشتم تا دوستان عزیزم آگاهی از چند و چون آن قرار دادهای ننگین و تاریخ آن داشته باشند و نیز خیانت ها و خباثت های انگلیس را هم ببینند.
..........................
معاهده گلستان در سال ۱۸۱۳ (میلادی بین ایران و روسیه امضا شد).
هم زمان با فعالیتهای گاردان فرانسوی برای تقویت قوای نظامی ایران، به دنبال قتل تسی تسیانف فرماندهی سپاه روسیه به عهده گوداوویچ (Goudawitch) افتاد.
گوداوویچ در سال ۱۲۲۳ ه. ق به صورت ناغافل به ایروان حمله برد. اما شکست خورد و برگشت. عباس میرزا برای تنبیه سپاه روسیه از تبریز به نخجوان رهسپار شد و طی چند نبرد در اطراف شهر ایروان و دریاچه گوگچه سپاهیان روس را مغلوب کرد.
در سال ۱۲۲۵ه .ق. حسین خان قاجار حاکم ایروان علیه روسها شورش کرد و جمع زیادی از روسها را به اسیری گرفت و عازم تهران کرد. این روزها (۱۲۲۶- ۱۲۲۵ه .ق) مقارن با خروج گاردان از ایران و ورود هیات نظامی انگلیسی به ایران است.
در این زمان روسها خواستار صلح با ایران شدند با این شرط که سرزمینهای متصرفه در تصرف آنها باقی بماند و نیز ایران به آنها اجازه عبور از داخل کشور برای حمله به عثمانی را بدهد. دولت قاجاری ایران این تقاضا را نپذیرفت.
پس از ورود سرگور اوزلی به علت رابطه دوستی که میان انگلیس و روسیه ایجاد شده بود در پی آن شد که بین ایران و روسیه، صلح برقرار کند و خواستار آن بود که افسران انگلیسی که در سپاه ایران بودند از جنگ باروسیه دست بردارند.
جنگ به اصرار عباس میرزا ادامه یافت و سپاه ایران در محل اصلاندوز کنار رود ارس مقیم شدند. در این هنگام روسها غافلگیرانه به اردوی ایران حمله کردند. اگرچه سپاه ایران مقاومت زیادی نشان دادند اما به علت اختلافاتی که بین سپاه ایران پیش آمد، نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به سمت تبریز شدند.
یکی از عللی که موجب شکست قوای ایران شد این است که همواره دولت قاجار به یک دولت بیگانه اعتماد و دل میبست و انتظار داشت آن دولت از سرزمین ایران حفاظت و مراقت بکند. گاهی به فرانسه اعتماد میکردند گاهی به انگلیس و زمانی هم به روسیه. چون عباس میرزا در گذشته فتوحاتی کرده بود که انگلیس منافع خود را در خطر میدید انگلیسیها در صدد بودند که به نحوی جلوی طولانی شدن جنگهای روسیه وایران را بگیرند.
بهمین دلیل با نیرنگهای گوناگون ضمن تهییج ایلات ایرانی آنها را به شورش واداشتند، از سوی دیگر اصرار داشتند که ایران قرارداد صلح با روسیه را امضا کند.
فرمانده سپاه روسیه پس از فتح اصلاندوز، آذربایجان را از هر دو طرف مورد تهدید قرار داد. در این زمان ترکمانان خراسان نیز سر به شورش گذاشتند. در این میان شاه ایران که درصدد آماده کردن سپاهی برای سرکوب نیروهای روسیه بود به علت اوضاع ناآرام در چند جبهه تقاضای صلح کرد. انگلیسیها از یک سو با ایران قرار داد داشتند که در مواقع خطر سربازهای انگلیسی در لباس ایرانی با دشمن بجنگد. ولی پس از ورود سرگور اوزلی و رابطه دوستی که با روسها بوجود آورده بود و قراری که با روسها بسته بود سربازان خود را از جبههها فراخواند و ضعف قوای نظامی ایران، شورشهای محلی و نا بسامانی در آذوقه و مهمات فتحعلی شاه قاجار را مجبور به صلح با روسها کرد.
میرزا ابوالحسن ایلچی به عنوان نماینده و سرگور اوزلی نیز به عنوان واسطه ازتهران عازم روسیه شدند. دولت روسیه نیز چون در این زمان سخت گرفتار درگیری و کشمکش باناپلئون بناپارت بود از رسیدن سفیر روسیه و تقاضای صلح استقبال کرد. قرارداد صلح درقریه گلستان از محال قره باغ منعقد شد. این عهدنامه به وساطت و شفاعت سرگور اوزلی، نماینده روس ردیشچوف (ردیشخوف) در مقام فرماندهی نیروهای گرجستان و نماینده تهران میرزا ابوالحسن خان ایلچی به تاریخ ۲۹ شوال (۱۲۲۸ه .ق) در یازده فصل و یک مقدمه امضا شد.
از جمله مناطقی که از ایران جدا شد عبارتاند از:
قره باغ
گنجه
شکی
شیروان
قوبا
دربند
باکو
هرجا از ولایات تالش را که بالفعل در تصرف روسیه بود.
داغستان
گرجستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر