شاهنشاهان پهلوی

شاهنشاهان پهلوی

شنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۸۶

تعريف ناسيوناليسم قسمت سوم

قوم اهريمنی

برخلاف نيروهای سياسی سکولار ، سوسیالست و کمونيست، ناسيوناليسم قومی با توسل به ايجاد تنفر قومی نيرو بسيج ميکند. ناسيوناليسم قومی انتقادی جدی ای به نابرابری اقتصادی، نابرابری حقوقی بين زن و مرد، که دولت حاکم به جامعه شان تحميل کرده است، ندارد. مطالباتی نظير بيمه بيکاري، اشتغال برای همه، بهداشت و تحصيل رايگان و رفاهيات اجتماعی در دستگاه فکری اين تفکر سياسی ناياب است. در نتيجه به منظور جمع آوری نيرو، و برای تبديل شدن به اهرم فشار و امتيازگيری در برابر خود هيچ راهی غير از تنفر قومی نمی شناسد. به همين علت توسل تبليغات عليه ملیت های دیگر محور اصلی کمپا ين شان را تشکيل ميدهد.

قوم برگزيده

در حالی که از ديدگاه ناسيوناليسم قومی، قوم "دیگر" ، منشاء هرگونه بلايای زمينی و سماوی بشمار ميرود، قوم "خودی" نژادا منشاء نيکي، شکست ناپذيری و منجی عالم بشريت معرفی ميشود.

بخاطر نفوذ بیشترشان در سيستم سياسی اقتصادی . از طریق ايجاد غرور، خودخواهی قومی و برانگيختن تنفر يک گروه اجتما عی بر عليه گروه ديگر نيرو برای آرمانشان جمع کند.

فرهنگ

تقدس فرهنگ فرسوده فئودالی يکی ديگر از ستونهای تشکيل دهنده ناسيوناليسم قومی است. اين تفکر چون ميخواهد با متمايز کردن "ملیت خود" از "ديگران" هويت همنوعانش را شکل دهد، خود را با دست آوردهای بشری بيگانه ميداند. مثلا پوشش لباس غربی، مراوده آزاد زن و مرد، زير سئوال بردن نورمها و سنن اجتماعی کهن در دستگاه فکری اين گرايش سياسی ـ "فرهنگ بيگانه" محسوب ميشود. انتقاد ناسيونالسيم قومی به اقوام دیگر اين نيست که چرا مانع تماس فرهنگی شهروندان با دنيای خارج شده است. دقيقا برعکس، اعتراض بر سر اين است که چرا دروازه ای ديگر گشوده شده فرهنگ و جهان بينی آنها را به چالش کشيده. در عصر حاکميت "جهان بينی های بومی و اقليمي"، وقتی کسی مريض ميشد بجای دکتر، او را نزد ملا و دعا نويس ميبردند؛ زن برده مرد بحساب ميامد؛ دهقان مايملک فئودال بود. متفکرين ناسيوناليسم قومی ميخواهند موج روند تاريخ را به عقب برگردانند. اين امر را خودشان علنا و بدون پرده فرياد ميزنند.

فعالين ناسيوناليسم قومی از نظر طبقاتی حتی بورژوازی را نمايندگی نمی کنند. بورژازی امروزی بيشتر تمايل به تجارت آزاد، ادغام فرهنگها و در خيلی موارد کم کردن محدوديت اجازه کار برای شهروندان کشورهای مختلف دارد. حرکت اتحاديه اروپا بسوی يک کشور واحد با يک ساختار سياسی و زبان ارتباطی مشترک يک نمونه از روند جامعه سرمايه داری امروز است. در آينده نزديک شاهد ادغامهای بيشتر در امريکای شمالی، آسيای جنوب شرقی و حتی کشورهای عربی خواهيم بود. اين اتفاقات در حالی رخ ميدهد که متفکرين و فعالين قومگرا ميخواهند اعضای منتسب به قوم خود را در يک محدوده جغرافيايی محبوس و از دست آوردهای فرهنگی همنوعانشان در اقصا نقاط دنيا محروم کنند. فعالين تفکر مورد بحث تنها آن قشر از جامعه را که بعلت فشارهای اجتماعی و عجز خودشان از جوابگوئی به وضعيت موجود به لومپنيزم درغلطيده اند، نمايندگی ميکنند. مشغله اينها "عفت" و "پاکی" زنان ايل و عشيره خود و پس فرستادن آنان به سر شغل "هويتي" خودشان يعنی "خانه داری" است.

شنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۶

تعريف ناسيوناليسم قسمت دوم

ناسيوناليسم قومی به گرايش سياسی ای اطلاق ميشود که قوميت، زبان و آداب و رسوم جامعه منتسب به قوم "خودش" برايش مقدس بوده و برای گرفتن سهمی از قدرت اين ويژگيها را به پلاتفرم سياسی تبديل ميکند. تقدس خون، خاک و زبان، کهنه پرستی، منزه جلوه دادن قوم "خود"، اهريمن سازی از ا قوام دیگر، اشاعه تنفر قومی از ويژگيهای فکری ناسيوناليسم قومی است. برای اشاره به محصول ناسيوناليسم قومی ميتوان به وقايع افغانستان ،يوگسلاوی در دهه نود ميلادی، نسل کشی رواندا و کشتار در فلسطين و اسرائيل و وقايع چچن اشاره کرد. برای روشن شدن بيشتر موضوع، سعی خواهد شد، درک ناسيوناليسم قومی را ازجايگاه زبان، قوميت و فرهنگ مورد بررسی قرار گيرد .

تقدس زبان

از نظر ناسيوناليسم قومی، زبان مکالمه حکم يک بخش مقدس از هويت قومی را دارد که بايستی از آن به هر قيمتی پاسداری نمود.
1.
برخلاف نظر ناسيوناليسم، زبان يک وسيله برای ارتباط انسان با افراد پيرامونش است. اين وسيله فرهنگی هم متغير است. مدام و هم زمان با تحولات اقتصادی و اجتماعی جامعه در حال تغيير و دگرگونی است، بوجود می آيد و محو ميشود و يا تبديل به چيز ديگر ميگردد. اين نکته را هم ياد آور شوم که فراگيری زبانی غير از زبان محلی هر کسی را با فرهنگ تر ميکند. اما علت اينکه طرفداران ناسيوناليسم قومی آنرا "بی فرهنگی" قلمداد ميکند در جائی ديگر بايستی جستجو کرد.

2زبان های فارسی وپشتو به دلايل قابل توضيحی به عنوان زبانهای رسمی کشور انتخاب شده است. متعاقب گسترش سرمايه داری و ضرورت استفاده از تکنولوژی و علوم جديد و سازمان دادن جامعه مدرن و تشکيل دولتهای متمرکز وجود يک زبان سراسری که همه شهروندان بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند ضرروری شد ه است و جهان هرچه بیشتر بطرف یک زبانی پیش میرود. در قرن 17 تنها 25 درصد از مردم انگليس به زبان انگليسی امروزی صحبت ميکردند. بعد از استقلال ايتاليا تنها 2.5 درصد از جمعيت آن کشور به زبان ايتاليائی امروز تکلم ميکردند. اما نياز به آموزش علوم و تکنولوژی، دولتمردان را واداشت که يک لهجه را از ميان لهجه های رايج انتخاب و به زبان سراسری کشور تبديل کنند. طبعا زبانی به عنوان زبان سراسری انتخاب ميشد که در مناطق شهرنشين اصلی بيشترين رواج را داشت.

خلاصه، زبان يک ارزش فرهنگی نبود که توسط عظمت طلبی به بقيه تحميل شود. ناسيوناليسم قومی بوسيله ستايش زبان ايل و تبار خود و تکفير زبان اقوام دیگر قصد دارد که سوخت مورد نياز برای ايجاد تنفر قومی را آماده ونيرو بسيج کند.

چهارشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۶

تعريف ناسيوناليسم قسمت اول

مهم ترين گرايش سياسی ای که شيرازه جامعه ما را تهديد ميکند، ناسيوناليسم قومی است. اين گرايش سياسی از نظر فکری ضعيف و از لحاظ تشکيلاتی نامنسجم است. اما اين ضعف ها نبايستی قشر آزاديخواه و سکولار جامعه را از پتانسيل مخرب اين تفکر غافل بدارد. ناسيوناليسم قومی طرفدارن فعال و متفکر دارد. تعدادی هستند که، آگاهانه يا ناآگاهانه، بذر کينه قومی ميکارند. زمينه ساز بوجود آمدن اردوهای متخاصم قومی هستند. سعی دارند که هويت قومی را جايگزين هويت انسانی شهروندان بکنند.

انواع ناسيوناليسم

ناسيوناليسم بردو نوع است: ناسيوناليسم "مدنی" و ناسيوناليسم قومي.

ناسيوناليسم مدنی به سيستم سياسی ای گفته می شود که ساختار سياسی جامعه بعد از اضمحلال سيستم فئودالی را شکل داد. هرچند اشاره به حقوق شهروندی، برابری در مقابل قانون، کم اثر کردن ارزشهای مذهبی و فئودالی و تمايل به اتکا بيشتر به منطق علمی از ويژگيهای اين سيستم سياسی به شمار ميرود، اما کليدی ترين ماموريت ناسيوناليسم "مدنی"، ساختن هويت ملی يا فراقبيله ای بجای هويت عشيره ای، و سازمان دادن دولتهای متمرکز سراسری بجای سيستمهای ملو ک الطوايفی بوده است. بعبارت ديگر، ناسيوناليسم مدنی با ساختن مليت ها، ساختار جامعه را طوری بازسازی کرد که امکان رقابت سرمايه را در جغرافياهای سياسی متفاوت فراهم آورد.

اما متفکرين طرفدار جامعه سرمايه داری و يا متاثر از رسانه های اصلی عقيده ندارند که ملت يک پديده ساخته شده است. طبق اين تفکر، ادعا ميشود که "ملت" به گروهی از انسانها اطلاق ميگردد که دارای نژاد، فرهنگ و تاريخ مشترک هستند. اما،اين تعريف، کامل نیست. زیرا ملتها زيادی هستند که از اقوام مختلف تشکيل و دارای ريشه های تاريخی و فرهنگی متفاوت هستند. امریکا و کانادا نمونه های از اين "ملت"ها هستند. از طرف ديگر، جوامع فراوانی هم وجود دارند که فرهنگ، تاريخ و نژاد مشترک دارند اما ملتهای مختلفی را تشکيل داده اند. کشورهای عربی نمونه اين ملتها است. اين واقعيات روشن نشان ميدهد که ملت ساخته و پرداخته عده ای صاحب زور و ثروت است. هرچند پسوند "مدني" به اين نوع ناسيوناليسم اضافه شده است اما واقعيت اين است که ناسيوناليسم نيروی محرکه جنگ بين انسانها، و "ملت" محصول جنگها ميباشد. برای نمونه ملت کانادا محصول جنگ بين انگليسی زبانها، فرانسويها و مردم بومی کانادا است. ايالات متحده آمريکا محصول جنگ بين آمريکا، انگليسيها، مردم بومی آن سرزمين و اسپانيائی ها ميباشد. جنگهای ناپلئون ملت فرانسه را ساخت. شکست ولزيها و اسکاتلنديها از انگليسی ها، منجربه تولد انگلستان گرديد. جنگ جهانی اول و قتل عام ارمنی ها ملت ترکيه را بوجود آورد. کشورهای عربی و آفريقايی محصول جنگ و رقابت کشورهای اروپائی هستند. اينها تازه بهترين نمونه های ناسيوناليسم مدنی هستند. پروسه تشکيل دولتهای ملی بروشنی بر اين واقعيت تاکيد دارد که ملت عبارت است از مجموعه افرادی که در اثر جنگهای مختلف در چارچوبه های سياسی معينی تحت کنترل تشکيلاتی به نام دولت در آمده اند. پرچم، سرود، آئين های ملی و...علاوه بر مشخص ساختن اردوی گروههای متنوع صاحب ارتش و سرمايه، حکم داروی مسکن برای تخفيف درد پروسه ملت سازی و ملت پروری دارد.

جمعه، تیر ۲۲، ۱۳۸۶

پيشواي محبوبم هيتلر

















فرض بفرماييد حالا موقع انتخابات است و شما بايد از ميان سه كانديداى رياست جمهورى ، يكى را انتخاب كنيد . شما كداميك از اين سه كانديدا را انتخاب خواهيد كرد ؟

الف -- كانديداى اولى ، با سياستمداران و سياست بازان حقه باز و بد كاره و لجاره و مفتخور و بد نام ، بده بستان دارد و اهل فال بينى و پيشگويى و استخاره و اين نوع مزخرفات است . روزى هشت تا ده ليوان مارتينى مى خورد ، سيگار برگ دود مى كند و دو تا فاسق لگورى هم دارد .

ب --- كانديداى دومى، تا لنگ ظهر مى خوابد. ترياك مى كشد و هر شامگاه نيم بطر ويسكى را يك ضرب بالا مي كشد.

ج --- كانديداى سوم، يك قهرمان جنگ است، دائم مطالعه مي كند، اهل هنر است و نقاش زيردستي محسوب مي شود، گوشت نمى خورد، سيگار نمى كشد، گاهگدارى يك ليوان آبجو مى نوشد، و اهل زن بازى و حقه بازى هاى ديگر هم نيست.

شما كداميك از اين سه نفر را روانه ى كاخ رياست جمهورى خواهيد كرد ؟؟
لطفا نخست تصميم تان را بگيريد ، بعدا به پاسخ اين پرسش ها توجه فرماييد.

........
و اما پاسخ پرسش ها:

1- كانديداى اولى فرانكلين روزولت است.

2- كانديداى دومى وينستون چرچيل است.

و كانديداى سومى ، آدولف هيتلر

سه‌شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۶

وصيت نامه سياسي آدولف هيتلر

از زمانی که داوطلبانه و در کمال فروتنی در جنگ اوّل جهانی که به کشور رایش تحمیل شد خدمت کردم ، سی سال می گذرد.
در این سه دهه ، تنها راهنمای من در تمام افکار ، اعمال و زندگیم ، عشق و وفاداری نسبت به این ملّت بوده است. این عشق و علاقه به من قدرت می داد تا بتوانم پیرامون دشوارترین مسائلی که تاکنون در برابر یک موجود فانی قرار گرفته است ، تصمیم بگیرم. در این سه دهه ، تمام سلامت و نیرویم را صرف کرده ام.اینکه من و یا هر کس دیگری در آلمان در سال ۱۹۳۹ خواستار جنگ بوده ایم ، به هیچ وجه واقعیّت ندارد. این جنگ ، به ویژه ، خواستهٔ دولتمردانی بود که یا خود یهودی بودند و یا در راه منافع یهودیان فعالیّت می کردند و همانها بودند که به جنگ دامن زدند.

در پی شش سال جنگی که علیرغم تمام موانع ، روزی از آن به عنوان با شکوهترین و قهرمانانه ترین جلوهٔ مبارزات یک کشور به منظور بقای یک ملّت ، یاد خواهد شد. من نمی توانم از شهری که پایتخت این کشور است ، دست بردارم.

از آنجا که نیرویمان ناچیز تر از آن است که بتوانیم بیش از این در برابر حملهٔ دشمن مقاومت کنیم و مقاومت ما نیز به تدریج به وسیلهٔ مردانی کور و بی اراده تحلیل خواهد رفت ، آرزو می کنم که در سرنوشت میلیونها انسان دیگری که تصمیم گرفته اند در این شهر باقی بمانند ، شریک باشم.

گذشته از این ، هرگز در دستهای دشمنانی که خواستار نمایشی تازه جهت توده های دیوانهٔ خود هستند ، نخواهم افتاد.
بنابراین تصمیم گرفته ام در برلین بمانم ، و در لحظه ای که مطمئن شوم که وضعیت پیشوا و حکومت در معرض خطر و سقوط حتمی قرار گرفته است ، مرگ را داوطلبانه پذیرا شوم.

با قلبی شاد و آگاهی از یک وحدت بی مانند در تاریخ ، از فداکاری ها و دستاوردهای سربازانمان در جبهه های جنگ ، زنانمان در خانه ها ، دهقانان و کارگران و جوانانمان تشکّر و قدردانی می کنم.

آرزو و درخواستم این است که ملّت آلمان ، هرگز و تحت هیچ شرایطی در هیچ مبارزه ای تسلیم نشوند و با تمام توان خود ، و با وفاداری نسبت به مبانی و اصول «کلاوزه ویتز» علیه دشمنان سرزمین مادری خود بجنگند.

از وفاداری سربازان آلمان و نیز از مشارکت و همدلی من با آنها در مرگ ، بذری در زمین پاشیده خواهد شد که روزی در تاریخ آلمان رشد خواهد کرد و در نتیجه یک ملّت متحد واقعی تحقق خواهد بخشید

پیش از مرگ ، رایش مارشال هرمان گورینگ را از حزب بیرن می اندازم و تمامی حقوق را که به موجب حکم روز بیست و نه ژوئن ۱۹۴۱ و نیز سخنرانی در رایشتاگ در اوّل سپتامبر ۱۹۳۹ به وی تفویض کرده ام ، از او می گیرم.

گورنینگ و هیملر ، جدا از عدم وفاداری نسبت به من ، با مذاکرات محرمانه با دشمن که بدون آگاهی و بر خلاف میل من انجام گرفت ، و نیز اقدام به اعمال غیر قانونی برای کنترل کشور ، شرمندگی جبران ناپذیری برای کشور آلمان به بار آوردند.

به منظور تقدیم دولتی که از مردان با شرف تشکیل شده ، و قادر است وظیفهٔ ادامهٔ جنگ را با تمام نیرو انجام بدهد ، افراد زیر را به عنوان کابینهٔ جدید منسوب می کنم:

  • رئیس جمهور: دونیتس
  • صدر اعظم: دکتر گوبلز
  • وزیر حزب: بورمن
  • وزیر امور خارجه: زایس اینکوارت

باشد که کابینهٔ جدید ، نسبت به وظیفهٔ خود که برقراری نظام ناسیونال سوسیالستی در کشور است آگاه باشد و شرایطی را بوجود آورد که هر فرد آلمانی ، خدمت در راه منافع عموم را به منافع شخص خود ارجح بداند.از ملّت آلمان ، تمام مردان و زنان ناسیونال سوسیاليست و نیز تمام افراد ارتش می خواهم که تا دم مرگ نسبت به دولت و رئیس جمهور جدید وفادار بوده ، از اوامر آنها اطاعت کنند.

از این مهمتر ، اینکه به دولت و ملّت آلمان دستور می دهم که همواره قوانین نژادی را مورد مراقبت و ملاحظه قرار بدهند.
۲9 آوریل 1945

آدولف هیتلر

چهارشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۶

در باب آزادي

آزادي هيچوقت زياد نبوده و هميشه كلمه آزادي همراه كلمه مبارزه بوده هست و خواهد بود آزادي پديده اي است كه تجزيه شدني نيست

چرا كه از درون خود معرف يك انبساط و انسجام طبيعي است براي هر پيشرفتي كه شما بخواهيد اين امر ضروري است انسان گرسنه برهنه بيسواد يا كم سواد انسان آزاد نيست انساني كه حق دخالت در امورات اقتصادي و اجتماعي خويش را نداشته باشد انسان آزاد نيست انساني كه امكانات لازم براي شكفتن استعداد هاي ذاتي خود را نداشته باشد آزاد نيست

انساني كه تلقي و ادراكش از سرنوشت و نيروهاي اجتماعي و چگونگي شرايط سياسي و اقتصادي و سياست هايي كه اتفاق مي افتد به اندازه اي باشد كه وجود فقر و غنا و اختلافات طبقاتي و تندرستي و بيماري گرسنگي وسيري بي سوادي و باسوادي را حكم سرنوشت و تقدير بداند انسان آزاد نيست

با نام آزادي شما استقلال داريد.يعني رو پاي خود ايستادن نيروهاي خود را به كار بردن و خويشتن را به طور بارآور با جهان مربوط ساختن

فيلسوفي ميگفت آزادي آنچنان با روان انسان سرشته است كه حتي رقيبانش برآستان آن سر موافقت مي سايند

دوشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۶

Israel/Lebanon: Israel Responsible for Qana Attack

Indiscriminate Bombing in Lebanon a War Crime

(Beirut, July 30, 2006) – Responsibility for the Israeli airstrikes that killed at least 54 civilians sheltering in a home in the Lebanese village of Qana rests squarely with the Israeli military, Human Rights Watch said today. It is the latest product of an indiscriminate bombing campaign that the Israel Defense Forces (IDF) have waged in Lebanon over the past 18 days, leaving an estimated 750 people dead, the vast majority of them civilians.

“Today’s strike on Qana, killing at least 54 civilians, more than half of them children, suggests that the Israeli military is treating southern Lebanon as a free-fire zone,” said Kenneth Roth, Executive Director of Human Rights Watch. “The Israeli military seems to consider anyone left in the area a combatant who is fair game for attack.”

This latest, appalling loss of civilian life underscores the need for the U.N. Secretary-General to establish an International Commission of Inquiry to investigate serious violations of international humanitarian law in the context of the current conflict, Roth said. Such consistent failure to distinguish combatants and civilians is a war crime.

A statement issued today by the IDF said that responsibility for the Qana attack “rests with the Hezbollah” because it has used the area to launch “hundreds of missiles” into Israel. It added: “Residents in this region and specifically the residents of Qana were warned several days in advance to leave the village.”

On July 27, Israeli Justice Minister Haim Ramon said that Israel had given civilians ample time to leave southern Lebanon, and that anyone remaining could be considered a supporter of Hezbollah. “All those now in south Lebanon are terrorists who are related in some way to Hezbollah,” he said, according to the BBC.

“Just because the Israeli military warned the civilians of Qana to leave does not give it carte blanche to blindly attack,” Roth said. “It still must make every possible effort to target only genuine combatants. Through its arguments, the Israeli military is suggesting that Palestinian militant groups might ‘warn’ all settlers to leave Israeli settlements and then be justified in targeting those who remained.”

Even if the IDF claims of Hezbollah rocket fire from the Qana area are correct, Israel remains under a strict obligation to direct attacks at only military objectives, and to take all feasible precautions to avoid the incidental loss of civilian life. To date, Israel has not presented any evidence to show that Hezbollah was present in or around the building that was struck at the time of the attack.

Tens of thousands of civilians remain in villages south of the Litani River, despite IDF warnings to leave. Some have chosen to stay, but the vast majority is unable to flee due to destroyed roads, a lack of gasoline, high taxi fares, sick relatives, or ongoing Israeli attacks. The sick and poor are those who mostly remain behind.

The attack took place around 1:00 a.m. today, when Israeli warplanes fired missiles at the village of Qana. Among the homes struck was a three-story building in which 63 members of two extended families, the Shalhoub and Hashim families, had sought shelter. The civilians had taken refuge there because it was one of the larger buildings in the area and had a reinforced basement, according to the deputy mayor of the town, Dr. Issam Matuni.

According to the Lebanese civil defense and the Lebanese Red Cross, at least 54 civilians, including 27 children, were crushed to death when the building collapsed. Rescue teams were unable to reach the village until 9:00 a.m. because of ongoing heavy IDF bombardment in the area. None of the bodies recovered so far have been militants, and rescue workers say they have found no weapons in the building that was struck.

Qana was the site of a 1996 Israeli air strike on a U.N. compound sheltering fleeing civilians that killed more than 100 people. Human Rights Watch research established at the time that the 1996 strike was also an indiscriminate attack by the Israeli military.

Human Rights Watch researchers have been in Lebanon since the onset of the current hostilities and have documented dozens of cases in which Israeli forces have carried out indiscriminate attacks against civilians while in their homes or traveling on roads to flee the fighting. A report of these findings and their legal consequences will be issued later this week.

Human Rights Watch has also documented Hezbollah’s deliberate and indiscriminate firing of Katyusha rockets into civilian areas in Israel, resulting in 18 civilian deaths to date. These serious violations of international humanitarian law are also war crimes.

“War crimes by one party to a conflict never justify war crimes by another,” Roth said.

Israel/Lebanon: 以色列負責任對Qana 攻擊

不加區別的轟炸在對以色列空襲的戰爭罪行的黎巴嫩(貝魯特, 2006 730 ) - 責任殺害至少54 個平民庇護在一個家在Qana 黎巴嫩村莊方形地休息與以色列軍事, 人權觀察今天說。這是以色列防禦力量一次不加區別的轟炸競選的最新的產品(IDF) 從事了在黎巴嫩在過去18 天期間, 留下估計750 個人死者, 大多數他們平民。

"今天罷工在Qana, 殺害至少54 個平民, 更比一半他們孩子, 建議, 以色列軍事對待黎巴嫩南部如同自由火區域," 認為肯尼斯Roth, 人權觀察的行政主任。"以色列軍事似乎認為任何人左在區域是公平競賽為攻擊的戰鬥員。"

這後, 平民生活駭人損失強調需要對於U.N. 秘書長建立一個國際質詢委員會調查嚴肅的侵害國際人道主義法就當前的衝突, Roth 的狀況說。這樣一致的疏忽區別戰鬥員和平民是戰爭罪行。

聲明今天發布了由IDF , Qana 攻擊的責任"休息與Hezbollah" 因為它使用區域發射"上百" 進入以色列。它補充說: "居民在這個區域和Qana 的居民事先具體地被警告了幾天離開村莊。"

727 , 以色列正義大臣Haim Ramon , 以色列給了平民寬裕的時刻離開黎巴嫩南部, 並且任何人殘餘能被認為Hezbollah 支持者。"所有那些在南黎巴嫩現在是在某個方面與Hezbollah 有關的恐怖分子," 他說, 根據BBC

"正因為以色列軍事警告Qana 的平民離開不給它全權委託盲目攻擊," Roth 說。"它必須仍然做每可能的努力瞄準唯一真正戰鬥員。通過它的論據, 以色列軍事建議巴勒斯坦好戰的小組也許` 警告' 所有移居者把以色列解決留在和然後被辯解在瞄準那些保留。"

既使Hezbollah 火箭火IDF 要求從Qana 地區是正確的, 以色列保留在嚴密的義務之下指揮攻擊在唯一軍事目標, 和採取所有可行的防備措施避免平民生活偶然發生的損失。迄今, 以色列未提出任何證據表示, Hezbollah 是存在在或在被觸擊在攻擊之時的大廈附近。

成千上萬個平民保留在Litani 河的村莊南部, 儘管IDF 警告離開。一些選擇停留, 但大多數無法出逃由於被毀壞的路, 缺乏汽油, 高出租汽車車費、病的親戚, 或持續的以色列攻擊。病殘和貧寒是那些主要保留後邊。

攻擊今天發生了大約上午1:00, 當以色列戰機發射了飛彈在Qana 村莊。在家之中被觸擊是二個大家庭, Shalhoub Hashim 家庭的63 名成員, 尋找了風雨棚的三層大廈。平民那裡採取了避難所因為它是更大的大廈的當中一個在區域並且有一間被加強的地下室, 根據鎮, Issam Matuni 的博士副市長。

根據黎巴嫩民防和黎巴嫩紅十字, 至少54 個平民,

包括27 個孩子, 被擊碎了對死亡當大廈崩潰了。救援隊無法到達村莊直到上午9:00 由於持續的重的IDF 砲擊在區域。無屍體到目前為止被找到是交戰, 並且急救隊員說他們未發現武器在被觸擊的大廈。

Qana 1996 個以色列人空襲的站點在殺害超過100

個人的聯合國複合庇護的出逃的平民。人權觀察研究當時建立了, 1996 罷工並且是一次不加區別的攻擊由以色列軍事。

人權觀察研究員是在黎巴嫩因為當前的敵意的起始和提供了以色列軍隊執行了不加區別的攻擊反對平民當在他們的家或旅行對路出逃戰鬥的許多案件。這些研究結果和他們的法律後果報告本週末將被發布。

人權觀察迄今並且提供了Katyusha 火箭Hezbollah 的故意和不加區別的生火入平民區域在以色列, 造成18 平民死亡。這些嚴肅的侵害國際人道主義法並且是戰爭罪行。

"戰爭罪行由一個黨對衝突從未辯解戰爭罪行由另," Roth 說。

Israel/Lebanon: 以色列负责任对Qana 攻击

不加区别的轰炸在对以色列空袭的战争罪行的黎巴嫩(贝鲁特, 2006 730 ) - 责任杀害至少54 个平民庇护在一个家在Qana 黎巴嫩村庄方形地休息与以色列军事, 人权观察今天说。这是以色列防御力量一次不加区别的轰炸竞选的最新的产品(IDF) 从事了在黎巴嫩在过去18 天期间,

留下估计750 个人死者, 大多数他们平民。

"今天罢工在Qana, 杀害至少54 个平民, 更比一半他们孩子, 建议, 以色列军事对待黎巴嫩南部如同自由火区域," 认为肯尼斯Roth, 人权观察的行政主任。"以色列军事似乎认为任何人左在区域是公平竞赛为攻击的战斗员。"

这后, 平民生活骇人损失强调需要对于U.N. 秘书长建立一个国际质询委员会调查严肃的侵害国际人道主义法就当前的冲突, Roth 的状况说。这样一致的疏忽区别战斗员和平民是战争罪行。

声明今天发布了由IDF , Qana 攻击的责任"休息与Hezbollah" 因为它使用区域发射"上百" 进入以色列。它补充说: "居民在这个区域和Qana 的居民事先具体地被警告了几天离开村庄。"

727 , 以色列正义大臣Haim Ramon , 以色列给了平民宽裕的时刻离开黎巴嫩南部, 并且任何人残余能被认为Hezbollah 支持者。"所有那些在南黎巴嫩现在是在某个方面与Hezbollah 有关的恐怖分子," 他说, 根据BBC

"正因为以色列军事警告Qana 的平民离开不给它全权委托盲目攻击," Roth 说。"它必须仍然做每可能的努力瞄准唯一真正战斗员。通过它的论据, 以色列军事建议巴勒斯坦好战的小组也许` 警告' 所有移居者把以色列解决留在和然后被辩解在瞄准那些保留。"

既使Hezbollah 火箭火IDF 要求从Qana 地区是正确的, 以色列保留在严密的义务之下指挥攻击在唯一军事目标, 和采取所有可行的防备措施避免平民生活偶然发生的损失。迄今, 以色列未提出任何证据表示, Hezbollah 是存在在或在被触击在攻击之时的大厦附近。

成千上万个平民保留在Litani 河的村庄南部, 尽管IDF 警告离开。一些选择停留, 但大多数无法出逃由于被毁坏的路, 缺乏汽油, 高出租汽车车费、病的亲戚, 或持续的以色列攻击。病残和贫寒是那些主要保留后边。

攻击今天发生了大约上午1:00, 当以色列战机发射了导弹在Qana 村庄。在家之中被触击是二个大家庭, Shalhoub Hashim 家庭的63 名成员, 寻找了风雨棚的三层大厦。平民那里采取了避难所因为它是更大的大厦的当中一个在区域并且有一间被加强的地下室, 根据镇, Issam Matuni 的博士副市长。

根据黎巴嫩民防和黎巴嫩红十字, 至少54 个平民,

包括27 个孩子, 被击碎了对死亡当大厦崩溃了。救援队无法到达村庄直到上午9:00 由于持续的重的IDF 炮击在区域。无尸体到目前为止被找到是交战, 并且急救队员说他们未发现武器在被触击的大厦。

Qana 1996 个以色列人空袭的站点在杀害超过100

个人的联合国复合庇护的出逃的平民。人权观察研究当时建立了, 1996 罢工并且是一次不加区别的攻击由以色列军事。

人权观察研究员是在黎巴嫩因为当前的敌意的起始和提供了以色列军队执行了不加区别的攻击反对平民当在他们的家或旅行对路出逃战斗的许多案件。这些研究结果和他们的法律后果报告本周末将被发布。

人权观察迄今并且提供了Katyusha 火箭Hezbollah 的故意和不加区别的生火入平民区域在以色列, 造成18 平民死亡。这些严肃的侵害国际人道主义法并且是战争罪行。

"战争罪行由一个党对冲突从未辩解战争罪行由另," Roth 说。