آزادي هيچوقت زياد نبوده و هميشه كلمه آزادي همراه كلمه مبارزه بوده هست و خواهد بود آزادي پديده اي است كه تجزيه شدني نيست
چرا كه از درون خود معرف يك انبساط و انسجام طبيعي است براي هر پيشرفتي كه شما بخواهيد اين امر ضروري است انسان گرسنه برهنه بيسواد يا كم سواد انسان آزاد نيست انساني كه حق دخالت در امورات اقتصادي و اجتماعي خويش را نداشته باشد انسان آزاد نيست انساني كه امكانات لازم براي شكفتن استعداد هاي ذاتي خود را نداشته باشد آزاد نيست
انساني كه تلقي و ادراكش از سرنوشت و نيروهاي اجتماعي و چگونگي شرايط سياسي و اقتصادي و سياست هايي كه اتفاق مي افتد به اندازه اي باشد كه وجود فقر و غنا و اختلافات طبقاتي و تندرستي و بيماري گرسنگي وسيري بي سوادي و باسوادي را حكم سرنوشت و تقدير بداند انسان آزاد نيست
با نام آزادي شما استقلال داريد.يعني رو پاي خود ايستادن نيروهاي خود را به كار بردن و خويشتن را به طور بارآور با جهان مربوط ساختن
فيلسوفي ميگفت آزادي آنچنان با روان انسان سرشته است كه حتي رقيبانش برآستان آن سر موافقت مي سايند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر