حزبهای سوسیالیستی افراطی نیز صد البته شامل همین توضیحات بوده و هستند.
برای نمونه پُل پُت یکی از بزرگترین جنایتکاران تاریخ بشریّت که در طول تنها ۳ سال یک چهارم جمعیت کامبوج را قتل عام کرد، در پاریس و توسط یهودیان آموزش داده شد. دیکتاتوری سیاه یهودیان در اروپای شرقی یک پاک سازی اصولی این نقاط بود و در طی آن بسیاری از نخبهها و افراد اصیل این کشورها اعدام و حذف فیزیکی شدند. در همان حالی که مردم جهان سرگرم جنگی خیالی میان شوروی و آمریکا بودند، جنگ حقیقی در اروپای شرقی در حال وقوع بود.
لازم به یاد آوری میباشد که شوروی به عنوان یکی از مهمترین اعضای سازمان ملل متّحد مابین سالهای ۱۹۴۵-۱۹۹۰ میلادی بارها فرماندهی نیروهای مسلح این سازمان را بر عهده داشت و این فرماندهان و ژنرالهای روس! همگی یهودی بودند. روی هم رفته آن عنصری که خود را پشت نام روس یا کمونیست پنهان کرد و اهداف خود را پیش برد، کس دیگری جز عنصر یهودی نبود
شاید شما خوانندگان مخالف این مسئله باشید و بگویید نمیشود این انگ را به کل جهودها در سراسر جهان نسبت داد
در اینکه در میان یهودیان نیز اشخاص نیک و درستکاری یافت شده و میشوند شکی نیست.
از سوی دیگر من به شخصه بر این باور هستم که جدا از چند بیچاره فلک زده که از قافله روزگار عقب افتاده اند، اکثر یهودیان جهان در پیروزیهای این قوم ذینفع و نتیجتاً شریک جرم هستند. اگر برای نمونه کتابهای مامور اسبق موساد ویکتور استروفسکی را خوانده باشید، میدانید که یهودیان و موساد در سراسر جهان انواع و اقسام ماموران را دارند. از کماندوهای موساد گرفته تا سایان. سایان همان مأموران خوابیده هستند که ممکن است در تمام عمر خود تنها یک مأموریت کوچک برای قوم خود انجام دهند. از سوی دیگر بر کسی پوشیده نیست که هم اکنون یهودیان در سراسر جهان (از قزاقستان خبری ندارم و منظور من دنیای متمدن میباشد) مورد لطف و توجه حضرات همکیش و همخون خود قرار میگیرند.
اگر یک فرد یهودی حتی اهل سیاست هم نباشد به سیاست کشانیده میشود. این من نیستم که همه یهودیان را با یک چوب میزند. این خود یهودیان هستند که اکثرا در راستای برنامههای پیران خود گام برمیدارند. حال هر کس به نوبه خود. من و شما میتوانیم وجود چنین اتصال ناگسستنی میان اعضای این قوم را نفی کرده، سر خود را همچو کبک در برف کنیم. در حقیقت قضایا اما چیزی تغییر نخواهد کرد. تمام جهانیان میتوانند با آسیابها بجنگند و سیاستمدار بیاورند و ببرند، میتوانند نشستهای آنچنانی برگزار کنند و همه در خواب خرگوشی خود از جامعه بشریّت شعر بسرایند. این قوم اما راه خود را از جامعه بشریّت جدا کرده است. این امر در این چند دهه اتفاق نیفتاده و پیشینه طولانی دارد.
من ردّ پای این قوم را در سراسر تاریخ بشریّت یافته ام. چه در آتش سوزی روم که بر گردن نرو گذارده شد، چه در قتل عام سران قبایل ژرمن در زمان کارل بزرگ. چه در همین جریان پوریم که اخیرا اسلامیون نیز مطرح کرده اند و ما دیگر اجازه نداریم نامی از آن ببریم. البته گذشتهها گذشته و اگر به همانجا ختم شده بود، ما هم زیاد متّه به خشخاش نمیگذاشتیم. اما مشکل اینجاست که این حضرات مردم جهان را حیوان پنداشته اند و با آنها مانند گلهای گوسفند رفتار میکنند، خون آنها را میمکند و با هزار دوز و کلک خود را از تیر خشم مردمان پنهان میکنند. مساله اینجاست که مردم جهان یکبار به آنها که از خطر یهودیان سخن میگفتند گوش فرا ندادند و امروز میبینیم که چه نتایجی حاصل ما شده است.
هر کس که بخواهد میتواند مستقیم یا غیر مستقیم به خدمت این قوم در آید. حتی اگر با کوچک کردن جنایات آنها باشد، باز هم کم خدمتی نیست. در پایان این را نیز گفته باشم شهباز جان. شما این مارهای هفت خط و پلید را نشناخته اید. حتی همان اشخاصی که با شما از نزدیک آشنا شده و در رویتان لبخند زده اند و خود را دوست نشان داده اند.
مشکل بیشتر مردم این است که نمیتوانند باور کنند که چنین موجودات پلیدی اصولاً میتوانند وجود داشته باشند. شما نگران یهودیان نباشید. برای نمونه شما یک مو از سر بدبختترین یهودی دنیا کم کنید تا ببینید چگونه تیم ویژه موساد فردای همان روز درب خانه شما را میزند و مردانی در پیش روی شما ظاهر خواهند شد که از دیدنشان قبض روح شوید. همه اینها را من از نزدیک تجربه کردهام و شعر و ترانه نیست. من خود از نزدیک دست دراز یهودیان را احساس کردهام و یاران نزدیک من به تیر آنها گرفتار شده اند.
در پایان دوباره تکرار میکنم که هر شخص یهودی به صرف یهودی بودن مجرم نیست، اما مورد سو ظنّ است. چون ما میدانیم که یهودیان بهم متصل بوده، با هم همکاری میکنند. البته هنگامی که کار به جاهای باریک برسد هیچ کس نمیتواند ضمانت بدهد که تر و خشک با هم نسوزند. بی پرده سخن میگویم: وظیفه من بیدار کردن غیر یهودیان است و نه حفاظت از جان آن شمار اندک از یهودیان که راه خود را از تبار خود جدا نموده اند. منظور شما را کاملا درک میکنم. اما من به شخصه کماکان از واژهً یهودی استفاده خواهم کرد، زیرا از دیدگاه من مشکل ما تنها عده کمی صهیونیست نیستند و بکارگیری واژهً صهیونیست ممکن است که این شبهه را ایجاد کند که اکثر یهودیان بیگناهند. نه خیر. از نظر من اینچنین نیست. ما با یک قوم بسیار قوم گرا و نژاد پرست سر و کار داریم که حتی میان خودشان نیز درجههای مختلف اشرافیت و پاکی و اصالت قائل هستند و از همین روی است که برخی از آنها برای جان دیگران آنچنان ارزشی قائل نیستند.
سخن کوتاه میکنم اما این را نیز گفته باشم که دشمن اصلی یهودیان نیستند، بلکه طرز فکر یهودی است که هم اکنون در بسیاری از غیر یهودیان نیز یافت میشود. همان شیاطینی که در این قوم حلول کردند هم اکنون از طریق آنها در میان مردمان جهان تکثیر شده اند و از همین روی است که در نهایت ما انسانها که هیچ نیستیم جز یک ظرف خاکی برای نیروهای فرازمینی، راه گریزی از این رویارویی بزرگ نخواهیم داشت. صلح زیباست. اما اول عدالت آنگاه صلح.
منظور و هدف من نابود کردن یهودیان نیست، آنچه من میخواهم جلوگیری از ویروسی است که طرز فکر و روش زندگی آنها میباشد و به دیگران نیز سرایت کرده است. من با نیرنگ و دزدی و برده داری مخالفم. به همین دلیل هم هست که با یهودیان مخالفم. هرگاه یهودیان در مورد جنایات خود دهان باز کردند و از پوست برّه بیرون آمدند میتوانیم مذاکره کنیم. هرگاه از سرکوب و ایجاد جنگ و به زندان انداختن مخالفین دست برداشتند میتوان مذاکره کرد. اما نه. آنها مرگ و نابودی من و امثال مرا از پیش برنامه ریزی کرده اند و من نیز تا پای جان با آنها خواهم جنگید. اگر همین امروز هم نیست و نابود شوم با لبخندی بر لب میمیرم چون میدانم که در این همین یک دهه گذشته شمار بسیاری را از حقایق آگاه کرده و بجان این بزهکاران پلید انداخته ام. پس درود بر هر آن کس که بیتفاوت از کنار این توطئه بزرگ گذر نمیکند.
۱ نظر:
درود برادر عزیزم.
درود به شرف و مرام آریایی ات.
یاری خدا و پیشوا آدولف هیتلر همیشه با ما خواهد بود.
از سایتت واقعا لذت بردم.
باید بهت بگم من و شما عقاید و روحیاتمون کپ همه.
من هم وبلاگی دارم.
www.naziboy.mihanblog.com
اگه خواستی منو لینک کن.
راستی من خیلی خوشحال میشم مه شما هم به انجمن نازی های ایران ملحق بشید.
آدرس انجمن:www.forum.nazicenter.ir
ارسال یک نظر