گرچه این نوشتار در جاهای دیگری هم یافت میشود مثل فاکس نیوز و روزنامه های آلمانی زبان اما دوست داشتم نام ژنرال پیونشه در وبلاگ باشد به هر حال مختصری از روند زندگی او
آگوستو پينوشه اوگارته در سال 1915 متولد شد و بزرگترين فرزند در ميان شش خواهر و برادر بود او پس از تحصيلات نظامی در 18 سالگی به ارتش پيوست و در سال 1969 او رئيس ستاد مشترک ارتش شد و در سال 1973 به درجه ژنرالی رسيد و فرمانده کل نيروهای مسلح شد آن زمان تقريبا سه سال از آغاز رياست جمهوری سالوادور آلنده می گذشت. کشمکش سياسی، تورم افسارگسيخته و هرج و مرج اقتصادی به يک کودتای نافرجام در ژوئن 1973 منجر شد
به فاصله دو ماه بعد آلنده پينوشه را به عنوان فرمانده ارتش برگزيد چرا که اعتقاد داشت می تواند به او اتکا کند اما در ماه سپتامبر پينوشه به آلنده گفت استعفا دهد يا با اقدام نظامی مواجه شود آلنده خودداری کرد و جسد او زمانی که نيروهای ارتش وارد کاخ رياست جمهوری شدند در آنجا پيدا شد.همسرش گفت که او به دست شورشيان کشته شد سايرين مرگ او را به خودکشی نسبت دادند
بعدها معلوم شد که سی آی ای سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا دو ميليون دلار صرف بی ثبات کردن دولت آلنده کرده است
ژنرال پينوشه هدايت نيروهای نظامی شيلی در يک کودتای عظیم عليه دولت مارکسيست سالوادور آلنده را به عهده داشت در پی این کودتا شورش و سرکوب سراسر شيلی را فرا گرفت و جهان به لرزه در آمد
در سپتامبر 1973 هزاران نفر ضد نظام جدید دستگير و به ورزشگاه فوتبال سانتياگو برده شدند و عده ای از آنها همانجا اعدام شدند
در ژوئن 1974 پينوشه رئيس جمهور شد در 1978 در آنچه رايزنی ملی خوانده شد او 75 درصد آرا را کسب کرد و بالاخره ژنرال پیونشه با آن عينک دودی آمد تا هدايت کشور را به عهده گيرد زیاد طولی نکشید که مجلس یا همان پارلمان به حالت تعلیق در آمد و انتخابات ممنوع شد در تمام این مدت ژنرال گفت تلاش میکنم که شیلی به دست کمونیست ها نرسد در سال 1980، قانون اساسی تازه ای تصويب شد و سال بعد پينوشه برای يک دوره هشت ساله سوگند رياست جمهوری ياد کرد در دهه 1980 او با مشکلات فزاينده ای روبرو شد. سياست های او نرخ تورم را به طور چشمگيری کاهش داده بود که به رفاه بخش های حرفه ای و تجاری منجر شد
با اين حال او برای هفت سال ديگر همچنان فرماندهی نيروهای مسلح شيلی را به عهده داشت و بعد در تحولی که باعث ياس مخالفانش شد به عنوان سناتور دائمی در پارلمان دمکراتيک شيلی عضويت يافت اما با اینکه بریتانیا متحد شیلی بود و اگر ژنرال پينوشه فکر می کرد که در بازنشستگی آسوده خواهد بود اشتباه می کرد او که مرتب به بريتانيا نزد دوستانش سفر می کرد در 1998 در آنجا دستگير شد
دادگاهی در اسپانيا خواستار استرداد او برای مواجه شدن با اتهامات نقض حقوق بشر شده بود و دولت بريتانيا پس از کشمکش های قانونی مفصل او را تحت بازداشت خانگی قرار داد اما بعد در ميان خشم مخالفان، تيم برجسته ای از پزشکان نتيجه گيری کردند که پينوشه ناخوش تر از آن است که محاکمه شود و دولت بريتانيا با بازگشت او به کشورش موافقت کرد
اما در ماه مارس 2000، پس از 18 ماه تبعيد اجباری، پينوشه با يک هواپيمای شيليايی از بريتانيا به کشورش بازگشت و آنجا مورد استقبال گرم هواداران نظامی قرار گرفت چند هفته بعد، دادگاهی در سانتياگو او را از مصونيت قضايی محروم کرد، حرکتی که سرآغاز سال ها نزاع قانونی بود
ژنرال پينوشه به هنگام مرگ هنوز با مجموعه ديگری از دعاوی روبرو بود که عمده ترين آنها به آنچه ادعا می شود يک کلاهبرداری چند ميليون دلاری مالياتی بود مربوط می شداما شکنندگی جسمانی او پس از چندين سکته مغزی، باعث شد که او هرگز تحت محاکمه قرار نگيرد
19 آذر ماه 1385 مطابق با دهم دسامبر 2006
او از دنیا رفت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر