جام بلور خنده روی لبام شکسته
قطره اشک سردی توی چشام نشسته
تو خودت میدونی بی تو دلم چه حاله
دل من میدونه دیدن تو خیاله
به صدای حرفام دل میگه اومد اومد
اما خوب میدونه اومدنت محاله
اگه چشمم تا ابد خیره به در بمونه
اگه قلبم همه شب نام تو رو بخونه
اگه دل خون بشه و از تو چشام بریزه
اگه غم شعله بشه و از تو نگام بریزه
اومدنت محاله دیدن تو خیاله
اومدنت محاله دیدن تو خیاله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر