13 - میهن سالاری نگرنده ی گستره تاریخی و ژرفای فرهنگی و گنجایش اجتماعی است.
14- مردم سالاری دامی به پهنای ایران برای قربانی کردن و قطعه قطعه کردن ان است. برنامه خیانتکاران و تجزیه طلبان این است که با همه پرسی در گوشه و کنار ایران، با رای خود قومها، کشور را چندین تکه کنند.
15- در سراب مردم سالاری، توده ها همیشه تشنه و گرسنه در اندیشه شکم هستند و نه ازادگی و بالندگی. در ابریزگاه جمهوریت از عوام به گونه دستمالی برای پاک کردن پلیدیهای دولتی بهره برداری میشود.
16- اصول میهن سالاری به اندازه ای ساده و روشن و واقع بینانه است که اهل مغلطه و سفسطه، آن را بر نمی تابند و به خشم می ایند, زیرا انها از جمهوریت و مردم سالاری بسان پوششی برای خودسالاری و منافع فردی بهره میجویند در هالی که در چارچوب میهن سالاری ناچارند نگهبان کاروانی به نام کشور باشند؛ نه راهزن و دزد کاروان.
17- میهن سالاری یعنی وحدت وجود در یک کالبد به نام کشور، یعنی همنوایی و همیاری برای ابادانی میهن. مردم سالاری و چند صدایی! یعنی کشاکش برای پر کردن جیبهای شخصی و گروهی. جمهوریت یعنی شکاف و اختلاف؛ یعنی اکثریتهای شکننده و اقلیتهای متقلب.
18- میهن سالاری بهترین محک و ازمون برای بازشناسی کسانی است که لاف ایران دوستی میزنند و به دروغ ، خود را ملی گرا میخانند. انها از میهن سالاری هراسان و گریزانند زیرا نمیخاهند مال و مسلک خویش را فدای خاک و خون نیاکان کنند. مردم سالاری دستاویزی است برای هوس رانی هایشان.
19- در بینشگاه میهن سالاری می اموزیم که باید در برابر رای نابخردانه و کشورشکنانه ایستاد، اگرچه 99% ملت نیز رای اری داده باشند. یادمان باشد که به قول مورخان کهن: قانون شاهنشاهی ماد و پارس تغییر ناپزیر است.
20- چیزی به نام موازنه میهن و ملت وجود ندارد. انها هر کدام در یک کفه ترازو نیستند بلکه در این ساختار، میهن راباید به چشم سنگ بنا و یا کاخی خسروانی نگریست که مردم، سازنده و خادم اش به شمار میروند.
21- مکتب میهن سالاری چشم دارد به فرهنگ رفتاری و منش ملی... هر ایرانی زاده و ایران نشین به خودی خود، ایرانی نیست. پژوهشگری چون پرفسور ارتور اوپهام پوپ که تاریخ چندین جلدی هنر ایران را نگاشت و سفارش کرد در سپاهان دفن شود، بسی ایرانی تر از آن جماعتی است که به ویرانی و ربودن اثار باستانی همت! گماشتند. چه بهتر که ایران دوستانی از کشورهای دیگر جایگزین ایرانی نمایان شوند.
22- در مرام میهن سالاری، ایرانی بودن دارای گزارش و شرحی اینگونه است:
# اشنایی و شناخت و عشق به میراث تاریخی و فرهنگی.
# داشتن و خاندن شاه نامه و پند گرفتن از آن.
# ارج گزاری به ایینها و جشنها و انجام انها.
# پاسداری از زبان پارسی.
# پدافند از نهاد کیانی و شهریاری ایرانی.
# پیروی از جهانبینی و طریقت مزدایی .
# برتری دادن خاک کشور بر خون خویش، و میهن بر مردم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر