بخشهای از این مصاحبه مفصل بیشتر به یک مباحثه تبدیل شدهاند که این امر به روشنی نشاندهنده ناخرسندی و آشفتهخاطری موجود در جوامع غربی آن زمان میباشد. آشفتهخاطریی که از گفتههای محمد رضا شاه پهلوی برای ایجاد دگرگونی بنیادی در ساختار اقتصاد ایران نشئت گرفته بود. برای برخی از افراد این گفتار شاه ایران نشانه جاه طلبی و بلندپروازی وی و برای گروهی دیگر نمادی برای سر برافراشتن مجدد ایرانیان و آغاز دورانی متفاوت بود. این بخش از گفتگوی محمدرضا پهلوی با هفتهنامۀ اشپیگل به توسعۀ صنعتی ایران، بالا بردن میزان رفاه اجتماعی ایرانیان و همکاری ایران با کشورهای غربی برای دستیابی به این اهداف اختصاص دارد.
بازدید محمدرضا شاه پهلوی از کارخانجات ایران ناسیونال در تهران با همراهی محمود خیامی - سال ۱۳۴۶ خورشیدی
خط تولید خودروی پیکان - سال ۱۳۴۶ خورشیدی
محمد رضا پهلوی با همراهی محمود خیامی مدیر کارخانجات ایران ناسیونال از خط تولید پیکان بازدید میکند.
اشپیگل: ما از نقشههای شما پیرامون ایجاد یک صنعت خودروسازی در کشورتان مطلع شدهایم. برای ما اتخاذ این تصمیم در این برهۀ زمانی غیرعادی به نظر میرسد. در زمانی که برای مثال صنایع خودروسازی کشور ما به واسطۀ کمبود نفت و بهای بالای آن دچار مشکلات فراوانی شدهاند. زمانی که ذخائر نفتی رو به پایان بگذارند، این خودروها چگونه به حرکت در خواهند آمد؟
شاه: ما دو دلیل مناسب و خوب برای برپاساختن یک صنعت خودروسازی در کشورمان داریم. دلیل نخست این است که هیچ کشور دیگری در دنیا قادر به تولید کردن فولاد با بهایی که ما قادر به تولید آن هستیم، نیست. چرا که ما دارای ذخائر آهن و گاز هستیم و به این ترتیب ما میتوانیم فولاد را با بهایی تولید کنیم، معادل نیمی از آنچه که شما برای تولید آن هزینه مصرف میکنید. دلیل دوم وجود جادهها و فاصلههای طولانی در کشور ما میباشد. کشوری کوهستانی که در همۀ نقاط آن نمیتوان از خودروهای برقی (الکتروموبیل) استفاده کرد. جمعیت کشور ما طی ده سال آینده بالغ بر چهل و پنج میلیون نفر خواهد گشت، ده سال دیگر ما دارای توان خریدی کلان خواهیم بود. در آن هنگام ما همان درآمد سرانهای را خواهیم داشت که شما امروز در آلمان فدرال دارید.
اشپیگل: آیا در نظر دارید که خودروهای خودتان را هم در بازار جهانی عرضه کنید؟
شاه: چرا که نه؟ برای اینکه چه کسی میتواند با قیمتهای ما رقابت کند؟
اشپیگل: اما وضعیت موجود در بازار نفت همه این نقشهها را باطل نخواهد ساخت؟
شاه: نه در آن حد. از آنجایی که در شهرها خودروهای برقی جایگزین خودروهای بنزینی خواهند شد، یا نیروی محرکۀ وسایل نقلیه عمومی به موتورهای برقی تبدیل خواهد شد. مونوریل یا اتوبوسهای برقی به کار گرفته خواهند شد. و اضافه بر همه اینها در دوران تمدن بزرگ که در برابر مردم ما قرار دارد، حداقل دو یا سه روز تعطیلات در هفته وجود دارد.
اشپیگل: دو یا سه روز تعطیلات در هفته؟
شاه: آری. این امر بایستی روی بدهد. با خودکار شدن صنایع (اتوماسیون) و افزایش جمعیت این امر بایستی روی دهد.
اشپیگل: وقوع این امر تنها میتواند حاصل همکاری صنعتی در سطح بینالمللی باشد. چه نقشی میتواند آلمان (غربی)
● ما برای همیشه یک کشور درجه سوم یا چهارم و عقب مانده نخواهیم ماند، ما به صنعتی کردن کشورمان خواهیم پرداخت. و اگر ما این کار را انجام بدهیم، از صنایع خودمان حفاظت و پشتیبانی خواهیم کرد.
در این قضیه ایفا کند؟
شاه: ما با خوشآمد گویی حضور شما را در اجرای یک پروژه مشترک پذیرا خواهیم بود، پروژۀ یک پالایشگاه با ظرفیتی بالغ بر ۲۵ میلیون تن همراه با فراوردهها و مشتقات مربوط به آن. به دنبال این پروژه، برای نمونه شرکت هوخست میتواند به خوبی یک میلیارد دلار در توسعه تأسیسات و کارخانجات سرمایهگذاری کند تا به تولید آنچه بپردازد که تاکنون در آلمان تولید کرده است یا اینکه اضافه بر تولیدات خود در آلمان بایستی تولید کند.
اشپیگل: شما در گذشته هنگام انعقاد قرارداد و همکاری با شرکتهای آلمانی همواره با مشکلاتی روبرو بودهاید، برای نمونه با کارخانجات فولکس واگن که به آنها پیشنهاد احداث کارخانجات تولیدی در کشورتان را داده بودید. اینطور که به نظر میرسد فولکس واگن علاقهای نشان نداده بود.
شاه: بهتر بود که آنها آمده بودند. اگر آمده بودند به جای آنچه که امروز به دست میآورند، بهره و سودی بالغ بر پنج درصد عایدشان میشد.
اشپیگل: همچنین گفته میشد که شرکت دایملر – بنز یکبار از روی احتمالات و ترس از ضرر و زیان خود را حتی از یک سرمایهگذاری محدود دو یا سه میلیون مارکی کنار کشیده بود.
شاه: آن سرمایهگذاری برای یک کارخانۀ تولید بدنه خودرو (پرس) بود.
اشپیگل: آیا به نظر شما صنایع آلمان به طور کلی دچار ترس و احتیاط برای سرمایهگذاری در کشور شما بوده است؟
شاه: نه، نه، صنایع آلمان دچار ترس از سرمایهگذاری در کشور من نبوده است. صنایع آلمان فقط خیلی دچار تمرکز و علاقه به سرمایهگذاری در کشور خودش است.
اشپیگل: وضعیت معاملۀ کلان گازی که شما آنرا به کشورهای غربی پیشنهاد کردهاید در چه حالی است؟
شاه: ما دو حفاری آزمایشی دیگر را در منطقه کنگان انجام خواهیم داد و چنانچه این کاوشها انتظارات ما را برآورده سازند، ما میتوانیم با اطمینان خاطر بگوییم که ما در میان سایر کشورهای جهان دارای بزرگترین ذخائر گازی هستیم، بدون هیچ شک و تردیدی. این ذخائر به حدی بزرگ هستند که ما به راحتی میتوانیم ۴۰ میلیارد متر مربع گاز طبیعی به اروپا صادر کنیم.
اشپیگل: اما دست یازیدن به پروژههایی در این سطح گسترده تنها هنگامی میسر است که توان اقتصادی و بازرگانی شرکای شما در اروپای غربی تضعیف نگردد. ولی اکنون این توان اقتصادی به واسطه بالا رفتن ناگهانی بهای نفت دچار تضعیف میشود. این باعث بروز تورم بدون رشد (stagflation) خواهد شد؛ به این صورتی که شما اکنون به صنایع غربی ضرر وارد میکنید، به نقشههای خودتان نیز ضرر وارد خواهید کرد.
شاه: نه، چرا که پیش از هر چیز دیگر ما قسمت عمدهای از درآمد نفتی را با خرید کالاها و سرمایه گذاری در کشورهای غربی به این کشورها باز میگردانیم.
اشپیگل: آیا این برای شما قابل تصور است که در آلمان سرمایه گذاری کنید، در پالایشگاهها، جایگاههای عرضه سوخت و یا حتی صنایع خودروسازی؟
شاه: تصور چنین امری ممکن است، اما بستگی به آن دارد که در قبال این سرمایه گذاری چه چیزی دریافت خواهم کرد. صنایع پتروشیمی برای ما جالب و انگیزه دهنده است، نه فقط در اختیار گرفتن جایگاههای عرضه سوخت. چرا من نبایستی تعدادی سهام شرکت بایر (Bayer) را بخرم؟
اشپیگل: یا تعدادی از سهامهای دایملر – بنز یا شرکت فولکس واگن؟
شاه: در همین حدود، چرا که نه؟ و این امر در خصوص سایر کشورهای اروپایی نیز معتبر است. ما میل داریم با سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) مذاکراتی را انجام بدهیم، همه چیز به پیشنهاداتی بسته است که ما دریافت میکنیم. و اگر این قضیه را به طوری جدی در نظر گرفته و دنبال کنیم، من فکر میکنم که ما این گذر دوره را با هماهنگی و همکاری متقابل میتوانیم سپری کنیم، دورانی که از یکسو بهکارگیری منابع نوین انرژی را به همراه دارد و از سوی دیگر طی آن ما به یک کشور صنعتی تبدیل میشویم.
اشپیگل: اما مردم در کشور ما دچار نگرانی شدهاند. اینگونه که تخمین زده میشود، ما در ماه فوریه امسال به دلیل بحران انرژی با ۷۵۰۰۰۰ بیکار روبرو خواهیم بود.
شاه: آری، اما شما ۲٬۵ میلیون نفر کارگر خارجی نیز در آلمان دارید. پانزده سال پیش من به پروفسور ارهارد (وزیر اقتصاد و صدراعظم آلمان) گفتم که به نظر من آنچه که شما در آلمان انجام میدهید درست نیست، چرا که ما برای همیشه یک کشور درجه سوم یا چهارم و عقب مانده نخواهیم ماند، ما به صنعتی کردن کشورمان خواهیم پرداخت. و اگر ما این کار را انجام بدهیم، از صنایع خودمان حفاظت و پشتیبانی خواهیم کرد. اما شما در آلمان تمامی تمرکزتان را بر روی ساختن و ساختن و ساختن گذاشتید، آن هم در حد و مقیاسی که سرانجام مجبور به آوردن ۲٬۵ میلیون نفر کارگر مهمان شدید.
اشپیگل: این امر شاید از لحاظ تاریخی قابل توجیه باشد. پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع آلمان تمامی سرمایه گذاریهای خارجی خود را از دست داد و شاید به همین دلیل تا حدودی دچار نگرانی برای سرمایه گذاری مجدد در خارج بوده است.
شاه: من میل ندارم که قضیه را به این صورت توجیه کنم، زیرا به این ترتیب چنین استدلالی بسیار سادهانگارانه خواهد بود که شما اجازه نداشتید اصلاً هیچ جنگی را آغاز کنید و بعد هم آنرا ببازید و شکست بخورید. اما این بهایی است که شما میپردازید.
ادامه دارد ...
همایون ف.
برگرفته از: هفتهنامه اشپیگل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر